دغدغه های یک اهل فرهنگ

آخرین نظرات

خانه طراحان انقلاب اسلامی(خط) -که پیش از این نیز مجموعه جنگ کار تا پیروزی به سفارش آن‌ها طراحی و در یانون‌دیزاین عرضه شده بود- در اقدامی مناسب به انتشار چند بسته گرافیکی ویژه روز قدس مناسب با زبان بین‌المللی و برای استفاده در بیش از پنجاه کشور جهان، با موضوع مقاومت مردم فلسطین و ظلم رژیم صهیونیستی دست زده است. یکی از این مجموعه‌ها، ۲۶ قطعه تقابل تصویری تامل برانگیز است که شاید دقایقی به فکر وابداردمان.

ما در قبال مستضعفین عالم و به خصوص مردم مسلمان مظلوم فلسطین به شدت مسئولیم....

http://yanondesign.com/1392/05/side-by-side-khat-design

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۰۹
محسن روزبه
در سال 1948، اسراییل به کمک آمریکا و روسیه شوروی تاسیس شد. هنگام تاسیس اسراییل مسلمین از فلسطین گریختند. عده ای از آنها به اردن رفتند، عده ای به سوریه پناهنده شدند و عده ای به جنوب لبنان آمدند. یکی از کشتارهای بزرگی که در فلسطین به راه افتاد، «دیر یاسین» است. اسراییل دهی به نام «دیر یاسین» را محاصره کرد و 250 نفر از زن و مرد، بچه و کوچک و بزرگ را از این روستا قتل عام نمود و اجساد آنها را در داخل حفره ها ریخت و زیر خاک مدفون ساخت. اسراییل می خواست با ایجاد رعب و وحشت فلسطینیان را وادار به فرار کند. آنان باید از مقابل او یگریزند و فلسطین خالی شود. اسراییل می گفت که فلسطین سرزمینی است بدون انسان و یهود ملتی است بدون سرزمین. بنابراین یک سرزمین بدون انسان متعلق به ملتی است بدون سرزمین. این توجیهی بود که اسراییل برای خود در سازمان های بین المللی ارائه می دادو با همین نیرنگ بود که فلسطین را خورد و بلعید.

البته نظیر این کشت و کشتارها که در فلسطین صورت گرفت در منطقه «جبل عامل» نیز اتفاق افتاد که یکی از داستان های دردانگیز در این منطقه داستان دهی است بنام «صالحه» که دهی شیعه نشین است از جبل عامل در جنوب لبنان. اسراییل در 1948 در همان ایامی که در دیر یاسین قتل عام می کند، وارد صالحه می شود، 85 نفر مردان ده را در وسط ده پشت مسجد جمع می کند. 85 مرد را در کنار میدان، پشت مسجد به رگبار گلوله می بندد و همه را اعدام می کند، در حالی که زن ها و بچه ها ایستاده اند و این ظلم و جنایت را مشاهده می کنند.

آنگاه اجساد این 85 مرد را به داخل مسجد حمل کرده و آتش می زنند و سپس مسجد را بر خاکستر این اجساد خراب می کنند، در حالی که زن ها و بچه ها با چشم های باز این ظلم و جنایت ها را ملاحظه می کنند. بعد این زن ها و بچه ها را رها می کنند تا در بیابان ها و کوه ها و راه ها پراکنده بشوند و شیون کنان داستان این جنایت را برای روستاهای دیگر و شهر های دیگر بازگو کنند که اسراییل در ده صالحه چه جنایتی مرتکب شده است.

این تاکتیکی بود که اسراییل با استفاده از همین زن ها و بچه های مصیبت زده و عزادار می خواست رعب و وحشت را در همه مناطق پراکنده کند و اینان را از جلوی خود براند. و بدین ترتیب چهارده قریه شیعه نشین از جنوب لبنان، در منطقه جبل عامل را نیز تصرف کرد که یکی از آنها همین صالحه است که داستانش را برای شما گفتم.

از این ظلم ها و جنایت ها اسراییل فراوان کرده است. شیعیان نیز دستخوش این وحشیگری ها و جنایت ها شده اند. اما متاسفانه تاریخ نویسان منطقه کسانی هستند که نخواستند و به هزار دلیل در مصلحت خویش ندیدند کا از شیعیان و فداکاری هخای آنان و ظلم ها و جنایاتی که بر آنان رفته است سخنی بازگو کنند...

امام موسی صدر معتقد بود که این خانه های ویران شده را باید آباد کرد تا شیعیان به خانه های خود بازگردند و هجرت نکنند.زیرا تهجیر (آواره کردن) شیعیان برنامه اسراییل است. اسراییل می خواهد بگوید که در این منطقه انسانی زندگی نمی کند، بنابراین اسراییل که دارای آدم های زیاد است باید آدم های خود را به اینجا منتقل کند و همین بهانه را برای فلسطین آورد.

تمام سعی و کوشش ما در این بوده است که شیعیان برگردند و خانه و کاشانه خود را از نو بسازند و بمانند و سرزمین مادری خود را ترک نکنند.بزرگترین افتخار ما این است که اینان سرزمین شان را ترک نکرده اند و مانده اند. کشته می دهند، مبارزه می کنند، ولی می مانند. این بزرگترین نقشی است که امام موسی صدر بازی کرد.

لبنان، شهید چمران

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۴۳
محسن روزبه

چند روزی هوا به شدت گرم شده بود. فکرش را بکنید دمای 47 درجه (البته در سایه و حومه شهر، مطمئنا در مرکز شهر و زیر آفتاب بیش از 50 بود) و روزه های طولانی 17 ساعته. امروز هوا چند درجه ای خنک تر بود اما در بعد ازظهر افت فشار آب به گرمای طاقت فرسا هم اضافه شد. بماند چه زحماتی که برای تامین آب شهر مقدس قم کشیده شده که آخرین آنها طرح بزرگ انتقال آب از سرشاخه های دز بود. دستشان درد نکند که اگر این تلاش ها نبود چه باید می کشیدیم از گرما و کم آبی.

هنوز روزهای دوران کودکی یادم هست، در بحبوحه جنگ، دوران دفاع مقدس، زیر موشک باران و حمله های هوایی، با قطع مکرر آب و برق، به صدا درآمدن آژیرها، ترس از حمله هوایی، فرار به پناهگاه، شلیک بی امان پدافند هوایی، غرش جنگنده ها بر فراز آسمان شهر، لحظاتی بعد... بووووووووووووووووووووم... انفجارهایی مهیب، لرزش زمین و فروریختن شیشه ها، صدای آژیر ممتد... خبرها و شایعات....

و البته ما ترجیح می دادیم در عالم کودکی بدون فکر کردن به مخاطرات فضای اطرافمان، در آسمان بی کران شهر، بدنبال خط سیر جنگنده ها یا موشک های خصم زبون باشیم. و هنوز یکی از حسرت های دوران کودکیم تماشای آسمان پرستاره شب است، بدون وجود نور های مزاحم تکنولوژی جدید، به تماشا نشستن قدرت لایزال خداوندی و کهکشان راه شیری و هزاران ستاره و سیاره و شاید کهکشان و ...

یادش به خیر زمانی نه چندان دور، خوابیدن در پشت بام ها زیر آسمان پر رمز و راز، دنبال رد هواپیما ها را گرفتن و گشتن بدنبال ستاره قطبی و دب اکبر و... وقتی چشم باز می کردی که نسیم خنک صبحگاهی صورتت را نوازش می داد...

اما چه شده که ترجیح دادیم بجای فضای آزاد در اتاق های خواب تنگ و تاریک باشیم و بجای تماشای مخلوقات تفکربرانگیز و شگفت آور خدا به تماشای لیگ چندم فلان بپردازیم و جای نسیم روحبخش خداوندی را به کولر های آبی و گازی داده ایم. حالا مصرف آب و برق و هزینه های گزاف انرژی که به لطف یارانه های نفتی و دولتی قابل تحمل است به کنار، کسالت و خواب آلودگی و درد مفاصل خشک شده زیر باد کولر و حساسیت و آبریزش و ...

چرا دیگر در حیاط خانه ها انار و انجیر و انگور و سیب و به و...وجود ندارد؟ چرا دیگر پرستوها به شهرمان سر نمی زنند؟ چرا دیگر وقتی از کنار منطقه سالاریه عبور می کنی ، خنکای نسیم باغ را حس نمی کنی؟ چرا آسمان هم بخیل شده و برف و بارانش را دریغ می کند؟ چرا سوز سرمای خشک زمستان استخوان را می ترکاند و سوز گرمای خشک تابستان صورت ها را برشته می کند؟ آیا بخاطر نامهربانی ما با موجودات خدا نیست؟ تا به حال کسی حساب کرده چند درخت مثمر و غیر مثمر در این شهر قلع و قمع شده است؟ تا به حال کسی به این فکر کرده که وجود فضای سبز می تواند تا 30 درصد در کاهش دما در تابستان و تعدیل سرما در زمستان کمک کند؟ تا به حال کسی فکر کرده به جای گسترش روزافزون سیستم های سرمایش و گرمایش به تعادل طبیعی هوا کمک کند؟ تا به حال کسی برای این برنامه ریزی کرده که چطور می شود با جنگل کاری به مقابله با خشک سالی رفت؟

به قول عزیزی می فرمود: «عرضه مبتنی بر تقاضاست». تا در روی زمین گیاهی طلب آب از آسمان نکند، آسمان هم بارانی مرحمت نمی کند تا صدقه سر آن نهال، آبی هم لب های ما را تر کند.

پ.ن:

1- در هیچ دین و آیینی به اندازه اسلام به درخت کاری و محافظت از منابع طبیعی سفارش نشده است. در اسلام عمران و آبادانی به ساخت شهر های بزرگ پرترافیک دود آلود نیست بلکه به سرسبزی زمین و رونق کشاورزی و طلب رزق حلال است.

2- یکی از مصادیق ورود به بحث الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت می تواند الگوی شهرسازی سبز باشد.

3-برای مقایسه دو عکس را آورده ام. اولی مربوط به شهرک امام خمینی (ره) است که بیش از سی سال قدمت دارد، و دیگری یکی از محلات جدید با مدل جدید شهرسازی.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۵
محسن روزبه

امروز با تعجب دیدم برخی سایت ها مطلبی را که به عنوان «عروج ملکوتی حاج اکبر کفاش» نوشته بودم با دو روز تاخیر بر روی خروجی قرا داده اند البته با حذف و اضافه و بدون درج منبع. انصافتان را شکر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۱
محسن روزبه
من یک معلم هستم. یکی از حدود یک میلیون فرهنگی که بار تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و بوم را به دوش می کشد. همسرم هم یک معلم است. من و همسرم افتخارمان این است که معلم هستیم. ادعا ندارم عاشق معلمی هستیم یا اینکه در کارمان نهایت تلاش را داریم، اما تا حدامکان سعی کرده ایم مدیون نباشیم اگر خدا قبول کند.

بین من و همکارانم همه تیپ آدمی هست، همه جور سلیقه ای هست، آنچنان که فکر می کنم جامعه فرهنگیان متوسط جامعه کنونی ایرانی از همه لحاظ از فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و عقیدتی و ...است، آنگونه که می توان با نظر سنجی از فرهنگیان سمت و سوی حرکت جامعه را فهمید.

اکنون که می نویسم سیاه پوش شهادت مولای متقیان علی علیه السلام هستیم، همان که خود را شیعه او می پنداریم و مملکت خود را با نام او و اولاد طیبین و طاهرینش مزین می کنیم. چیزی که مرا وادار به نوشتن می کند مقایسه عملکرد مسوولین و رسانه های جمهوری اسلامی با سیره ایشان است.به این خبر دوشنبه ششم مرداد در برخی سایت ها دقت کنید:

«حقوق تیر ماه فرهنگیان پرداخت شد.»

نمی دانم اهمیت آن چقدر است که به آن پرداخته شود. اصلا پرداخت حقوق آنهم در ششم ماه بعد آنقدر کار مهم و درخور تقدیری است که تیتر خبرگزاری ها شود؟ مگر در کل عالم کسی حقوق نمی گیرد؟ یا این امتیاز ویژه ایست که به معلمان تقدیم کرده اند؟

سیره معصومین را ببینید و مقایسه کنید. صدقه هم که می دادند بطور ناشناس بود و بار نان و خرما بردوش در نیمه های شب با دستاری برصورت. تا مبادا کرامت نیازمندی از بین برود. و چند بار در بوق و کرنا می کردند که ایها الناس ما صدقه دادیم، ما حاجت حاجت مندی را دادیم، ما رفع نیاز نیازمندی را کردیم؟

نمی دانم عیدی 400 هزار تومانی که به همه کارمندان داده می شود چقدر می ارزد و آیا یک دست کت و شلوار هم می شود با آن خرید که خبر شود و بر روی سایت ها و ... منتشر شود که ایها الناس عیدی معلمان پرداخت شد؟ مگر سایر کارمندان و کارگران از این لطف بی حساب محروم شدند؟

چرا مسوولین و رسانه ها اینطور کرامت معلمان را لگدمال می کنند؟ این طرز برخورد با فرهنگیان براساس کدام یک از آموزه های دینی است یا منطبق بر منش کدام یک از بزرگان است؟ و اگر شان معلم را تا حد پرداخت حقوق پایین آوردیم آیا دیگر کسی برای علم، عالم، معلم و متعلم شانی قایل خواهد بود؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۱۸
محسن روزبه


«چه تقارن عجیبی است، یتیمان قمی همزمان با یتیمان کوفه داغدار شدند!»

حاج اکبر کفاش (اکبر نیکزاد) پیرمرد باصفای قمی در آستانه شب های مبارک قدر دعوت حق را لبیک گفت و به ملکوت اعلی پیوست.

به دو چیز معروف بود: تعبیر خواب و کار خیر. شغلش کفاشی بود اما مغازه کوچک و محقرش پیش و بیش از آنکه محلی برای کسب باشد مامنی برای حل گره ها بود.

چند سالی است که می شناسمش، اما نه، شناخت او و امثال او در حد و اندازه من نیست، قدر او را بزرگانی همچون آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی، فاضل لنکرانی و... می شناختند، قدر او را رجبعلی خیاط می شناخت که وقتی به مغازه حاج اکبر آمد گفت اول برای زیارت بانوی کرامت حضرت معصومه سلام الله علیها آمده و بعد برای دیدار او، توانی برای کار کردن نداشت اما درب مغازه اش همیشه باز بود، مبادا امیدی را نا امید برگرداند، خودش می گفت عنایتی است که شامل حالش شده و مدت عمرش در واسطه خیر و خدمت به محرومان و مستضعفان گذشته است، از اینرو بود که حتی از خارج کشور تماس های روزانه داشت، و خدا می داند چند خانواده با واسطه و بی واسطه زیر پوشش مهربانی های او بودند، و فکر نمی کنم کمیته عریض و طویل امداد و بهزیستی و وزارتخانه فلان و سازمان بهمان بتوانند ... بگذریم.

دکانش نه فقط محل تعبیر که تاویل خواب هم بود، نسخه هایش شامل آیات قرآن، ادعیه و نذورات بود، اما نه مثل بعضی که با مقدسات تجارت می کنند، که او با خدا معامله کرده بود.

مرد وفا بود، سالها تا توان داشت از همسر بیمارش به شخصه پرستاری می کرد در حالی که اگر می دیدیش فکر می کردی خود نیاز به مراقبت و پرستاری دارد.

سفارش های رجبعلی خیاط را چه خوب به یاد داشت: از برخورد با نا محرم بپرهیزید، گرد غیبت نگردید و ...

و حرف آخر اینکه اگر از زندانی که برای خود می سازیم بیرون بیاییم و با چشم دل مردم اطراف مان را ببینیم، امثال او را خواهیم دید، کسانی را که بیش از آنکه در بین اهل زمین معروف باشند در بین اهل آسمان ها معروفند، چرا که اهل زمین به زمینیان می نازند و اهل آسمان به آسمانی ها.

پ.ن:

مستند «حاج اکبر کفاش» به نویسندگی و کارگردانی مصطفی خسروی تولید 1387 در جشنواره بین المللی اشتوتکارت نیز به نمایش درآمده است.

خلاصه داستان:
حاج اکبر کفاش که اسم اصلی اش اکبر نیکزاد است از کودکی مشغول کفاشی بوده و بعد از 80 سال کفاشی در سن 87 سالگی کفاشی خود را به یک مرکز خیریه تبدیل کرده. او از سن جوانی توفیق پیدا کرد تا تعبیر خواب انجام دهد در خانه با تلفن و در مغازه حضوری او یک خانم مریض دارد که حاج اکبر از او رسیدگی می کند..

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۲۳
محسن روزبه


همه مشکلاتی که پیامبر(ص) تحمل کرد و جامعه را آنگونه تحویل داد. یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه این‌گونه شروع می‌شود. ایشان با آن همه مشکلاتی که در اداره حکومت بود، شروع کرد. رقبای فراوانی خلق شده بود. از پیش معین شده و پیامبر(ص) به ایشان گفته بود و خود ایشان هم می‌دانستند که سه گروه قاسطین، ناکثین و مارقین علاوه بر مشکلات فراوان داخلی در مقابل ایشان صف‌بندی خواهند کرد. این گروهها سه جنگ بزرگ را بر ایشان تحمیل کردند که حقیقتاً دوره سختی برای علی‌ابن ابیطالب(ع) بود. ایشان می‌خواست هم دوباره الگویی از جامعه اسلامی ارائه دهد و هم می‌بایست جنگ‌های داخلی کند. جنگ‌های خارجی برای حضرت علی(ع) مشکل نبود. ولی وقتی مسلمانان در مقابل هم قرار بگیرند، بسیار سخت است که می‌توان از کلمات ایشان فهمید. فکر می‌کنم مظلومانه‌ترین قطعه زندگی علی‌ابن ابیطالب(ع) از مکه تا مدینه همین دوره‌ای بود که در کوفه به صورت ظاهر خلیفه و حاکم بودند و این مسایل پیش می‌آمد. بعضی‌ها تفسیر می‌کنند که عبارت «فزت برب الکعبه» به معنای راحتی است. یعنی راحت شدم. شاید معنایش همین باشد.

فقط یک چیز به ذهنم می رسد: انسان تکلیف گرا با راحتی میانه ای ندارد و این تفسیر هم می تواند نشان از ضمیر پنهان مفسر باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
محسن روزبه

سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- که همه عمرش را و همه زندگى‏ اش را براى رفع منکر و جلوگیرى از حکومت ظلم و جلوگیرى از مفاسدى که حکومت ها در دنیا ایجاد کردند، تمام عمرش را صرف این کرد و تمام زندگى‏ اش را صرف این کرد که این حکومت، حکومت جور بسته بشود و از بین برود؛ معروف در کار باشد، منکرات از بین‏ بروند.

حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- و ارواحنا فداه- هم که تشریف مى‏ آورند براى همین معناست. تمام انبیا که قیام کرده‏ اند در عالم طبیعت- حالا معانى‏ شان که، معارف غیبیه ‏شان را خدا مى‏ داند ما نمى‏ دانیم، اما در عالم طبیعت- وقتى زندگى این ها را مى‏ بینیم از اول مقابله با طاغوت بوده است. بنا بر این معنا بوده و این باید سرمشق بشود از براى مسلمان ها، کسانى که واقعاً مسلمان هستند و واقعاً علاقه‏ مند به اهل بیت عصمت هستند و به پیغمبر اسلام هستند و از هر مذهبى که هستند، علاقه‏ مند به آن مذهب شان هستند، باید ببینند که صاحب مذهب چه کرده است؛ موسى بن عمران چه کرد، در زندگى‏ اش چه کرد، حضرت ابراهیم در زندگى‏ اش چه کرد، تمام این ها قیام کردند در مقابل جور، در مقابل ظلم، همه، قیام شان این معنا بود.

ما سر مشق باید بگیریم از این ها و ما باید قیام کنیم در مقابل ظلم؛ مسلمان ها باید در مقابل جورها، در مقابل ظلم ها، در مقابل منکرات قیام کنند، همان طورى که ملت شریف ایران بحمد اللَّه قیام کرد و مى‏ شود گفت که این انقلاب که در این دعاى شریف واقع شده است که «یا مقلب القلوب»، در جوان هاى ما واقع شده است؛ این ها الآن برگشتند از یک حالى به حال دیگرى و حال نویى پیدا کرده‏ اند. و در این ماه که ماه شعبان است باید ما توجه به این معنا بکنیم که ما باید چه بکنیم، با این طاغوت ها باید چه بکنیم؟ باید همان طورى که سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- تمام حیثیت خودش، جان خودش را و بچه‏ هایش را، همه چیز را در صورتى که مى‏ دانست قضیه این طور مى‏ شود، کسى که فرمایشات ایشان را از وقتى که از مدینه بیرون آمدند و به مکه آمدند و از مکه آمدند بیرون حرف هاى ایشان را مى‏ شنود همه را، مى‏ بیند که ایشان متوجه بوده است که چه دارد مى‏ کند، این جور نبود که آمده است ببیند که، بلکه آمده بود حکومت هم مى‏ خواست بگیرد، اصلًا براى این معنا آمده بود و این یک فخرى است و آن هایى که خیال مى‏ کنند که حضرت سید الشهدا براى حکومت نیامده، خیر؛ این ها براى حکومت آمدند، براى اینکه باید حکومت دستِ مثل سید الشهدا باشد، مثل کسانى که شیعه سید الشهدا هستند باشد؛ اصل قیام انبیا از اول تا آخر این بوده است. در طبیعت قیام انبیا- قیام مسلحانه یا غیر مسلحانه- در مقابل همه کسانى که به جور داشتند مردم را از بین‏ مى‏ بردند باشد.

لزوم مقابله مسلمین جهان با ظالمین‏

و ما امروز مبتلاى به این معنا هستیم، مسلمان ها مبتلاى به این معنا هستند، مسلمان ها مى‏ بینند که این دولت هاى بزرگ، این قدرت هاى بزرگ و این کسانى که اذناب آن ها هستند، کسانى که فرمان بر آن ها هستند الآن با مسلمین، با مردم، با مستضعفین، حتى با آن کسانى که مال خودشان است چه مى‏ کنند. تمام این ها ظاهر مى‏ گویند که ما اقامه عدل مى‏ خواهیم بکنیم، اما چه عدلى؟ عدل امریکایى، عدل امریکایى یعنى چه؟ یعنى هر کس خاضع به من شد، آن یک چیزى است که ما او را قبولش داریم، هر کس منافع مملکتش را به ما داد ما او را قبول داریم! از آن ور شوروى هم همین است، همه این قدرت هاى بزرگ این طورى هستند و ما باید در مقابل تمام این ها بایستیم، همان طورى که جوانهاى ما بحمد اللَّه الآن در جبهه‏ ها این پیروزی ها را، این پیروزی هاى بزرگ را به دست آوردند، باید تا آخر این مطلب باشد، باید هیچ درش سستى نشود تا وقتى که ان شاء اللَّه علم را به دست صاحب علم بدهند.

بنا بر این عید نوروز ما، یک عید نوروزى است که در یک وقتى واقع شده است که حجت بر ماست و او این است که زندگى سید الشهدا، زندگى حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- زندگى همه انبیاى عالم، همه انبیا از اول، از آدم تا حالا همه شان این معنا بوده است که در مقابل جور، حکومت عدل را مى‏ خواستند درست کنند- حکومت- و مع الأسف به قدرى به گوش ما خواندند، به قدرى به گوش ملت ما خواندند، به گوش ملت هاى ضعیف خواندند که حکومت به شما چه کار دارد، شما برو نمازت را بخوان، شما مسجدت را برو، همین! البته، ما اگر فقط مسجد برویم و دعا بکنیم و بعد هم دعا به- عرض بکنم که- آن بزرگان چه بکنیم، همه با ما خوب مى‏ شوند! اما وظیفه این است که ما برویم مسجد بنشینیم دعا بخوانیم یا وظیفه این است که ما باید قیام بکنیم؟ وظیفه این است که ما همه باید همه چیز خودمان را در راه اسلام فدا بکنیم، چنانچه اولیاى ما این کار را کردند.

بخشی از پیام رادیو تلویزیونی به مناسبت سال جدید-اول فروردین 67

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۰۸:۳۹
محسن روزبه
سایت آفتاب نزدیک به حجت الاسلام روحانی رییس جمهور منتخب در مطلبی با عنوان «راه اندازی کمپین مخالفت با تحریم» نوشت:

«بی تردید برای شکل گیری رابطه سازنده با جهان، دیپلماسی عمومی می تواند جاده صاف کن برای روابط سیاسی عادلانه و محترمانه باشد همچنین این کمپین می تواند زمینه آن باشد که دیپلماسی کشور رابطه جدیدی با ایرانیان خارج از کشور برقرار کند، رابطه با افرادی که شاید اعتقادی به نظام نداشته باشند ولی به پیشرفت و توسعه کشور اعتقاد دارند و در این مسیر علاقه به تلاش و همراهی دارند.

شکل گیری اراده برای راه اندازی کمپین ضد تحریم، نقطه مناسبی برای توسعه دیپلماسی عمومی است که اگر این کمپین بتواند با همراهی همگان شکل گرفته و به نتیجه برسد، بیان کننده آن است که جریان بسیار مغتنم و مبارکی شکل گرفته است. طبیعتا در آینده با فراهم شدن زمینه عفو و رحمت برای افرادی که به واسطه اتفاقات بعد از انتخابات سال 1388 گرفتار محدودیتهایی شده اند می توان زمینه تقویت بیشتر دیپلماسی عمومی را فراهم نمود و پیام آشتی با جهان و آشتی با مردم که پیام اصلی انتخابات 24 خرداد بود را محقق نمود

اما توضیح نداد که فتنه گرانی را که با زیر پاگذاشتن قانون اساسی و نهادهای برآمده از آن فتنه عمیق 88 را به نظام اسلامی تحمیل کردند و تا امروز هم حاضر به عذرخواهی از ملت شریف ایران نشده اند با چه معیاری می توان مورد عفو قرار داد و اصلا این موضوع داخلی چه ارتباطی با دیپلماسی خارجی دارد؟ این آسمان ریسمان بافتن ها و طلبکاری از نظام چگونه می تواند باعث اقتدار ملی شود؟ و آیا اقتدار ملی جز با عمل به قانون بدست می آید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۲۹
محسن روزبه

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پنجمین روز از ماه مبارک رمضان در دیدار رئیس جمهور و هیأت وزیران، کار و تلاش شبانه روزی و بسیار پرحجم، و برجسته کردن شعارهای انقلاب در عرصه های داخل و خارج را از ویژگیهای تحسین برانگیز دولت خواندند و از زحمات و تلاشهای آقای احمدی نژاد و همکاران وی صمیمانه قدردانی کردند.

ایشان گزارشهای اعضای دولت در این جلسه را، نمایی از کارها و خدمات انجام شده خواندند و افزودند: لازم است این گزارشها به اطلاع مردم برسد.


رهبر انقلاب با اشاره به تلاش برخی مخالفین، رسانه های خارجی و برخی ها در داخل برای نادیده گرفتن تلاشهای دولت افزودند: بعضی حتی کارهای ملموس دولت را نیز انکار می کنند اما مهم این است که تلاشها و زحمات انجام شده در فضای عمومی کشور بیان و ثبت شود.

حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری کارهای خوب و تلاشهای شبانه روزی دولت خاطرنشان کردند: در 8 سال اخیر همه احساس و درک کردند که رئیس جمهور محترم و همکاران ایشان، با تحمل سختی ها، نسبت به همه دولتها و دوره های دیگر، کارهای بسیار پرحجم و پرشتابی انجام می دهند که این واقعیت، نکته برجسته و قابل تقدیری است.

رهبر انقلاب با اشاره به خودداری دولت از استفاده از امتیازات «مسئولان دیگر کشورها» تأکید کردند: بی اعتنایی به امتیازات، کار بی وقفه و خودداری از آسودگی و استراحت، امتیاز بزرگ این دولت است و همه کسانی که در صدد قضاوت هستند باید به این نکات با ارزش توجه کنند.

رهبر انقلاب، طرح و تقویت شعارهای انقلاب را کاری ضروری برشمردند و افزودند: جبهه ضد انقلاب سعی فراوان کرده که این شعارها را کمرنگ و محو نماید و آنها را به تدریج به ضدارزش تبدیل کند اما موفق نشده است که علت اصلی آن، هوشیاری امام بزرگوار در طرح و تثبیت این شعارهاست.

ایشان وصیتنامه امام را لُبِ ارزشهای مورد نظر آن عزیز به عرش سفر کرده خواندند و با توصیه به مسئولان برای مراجعه مستمر به این وصیتنامه تأکید کردند: اظهارات و نوشته های امام بینات و محکمات انقلاب است نه متشابهاتی که بتوان تحریف کرد یا تغییر دارد.

رهبر انقلاب با تجلیل از اقدام دولت در برجسته کردن شعارهای انقلاب در داخل و خارج افزودند: احساس شرم نکردن در بیان «اهداف، انگیزه ها و شیوه های انقلابی در مجامع جهانی»، از جمله کارهای بزرگ دولت است.

حضرت آیت الله خامنه ای با توصیه به اعضای هیأت دولت برای جهت گیری انقلابی در تمام فعالیتهای آینده افزودند: امثال شما مدیران شایسته و کارآمد لازم است تلاش کنید تا رویکرد انقلابی را در فعالیتهای خود حفظ کنید.

مقایسه و نتیجه گیری با شما:

صراط نیوز:


تابناک(محسن رضایی):


الف(احمد توکلی):



همشهری(شهرداری تهران):



شفاف( قالی باف):


آفتاب (حسن روحانی):

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۲ ، ۱۲:۰۴
محسن روزبه