دغدغه های یک اهل فرهنگ

آخرین نظرات

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

بارها شده با خودم فکر می کنم که چرا با وجود الگو هایی هم چون حضرات معصومین (علیهم صلوات الله اجمعین) و پیروان و شیعیان راستین ایشان که سیره و روش سلوک هر یک می تواند بهترین الگو و چراغ راه زندگی باشد، باز هم الگوهایی که بیگانه با فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی مان هستند این طور می توانند عرض اندام کنند؟

اولین جوابی که به آن رسیدم این است:«الگوهای تک بعدی». از حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام به شجاعت و مظلومیت می پردازیم و آه و چاه و ذوالفقار، از امام حسن علیه السلام به صلح، از امام حسین علیه السلام به مصیبت های روز عاشورا ... تا امام رضا علیه السلام که به ضامن آهو بسنده می کنیم و اگر زیارت هم می رویم برای گرفتن حاجتی است یا سبک کردن دل(که البته بسیار هم به جاست اما ...) و به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان منجی، منجی که نه، حلال مشکلاتی که قرار است بیاید و همه ظلم و جور را یک شبه از بین ببرد و دنیایی با نهایت خوشی و راحتی را به ما ارزانی کند و تنبلی های ما را دیگر پایانی نباشد. (و با چنین امیدی برخاستن و حرکت کردن و مبارزه با ظلم آیا کاری عبث نیست؟)

از بانوی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها هم به یک «چادر خاکی» و «پهلوی شکسته» می پردازیم و اصلا «ام ابیها» یادمان می رود، که نقش مادری قبل از ازدواج و بچه دار شدن شروع می شود، و یادمان می رود که بهشت زیر پای مادران است یعنی چه؟

که خمیره انسان را قرار است مادری هم چون ایشان بپروراند و همه هستی و از جمله مردان باید کمر همت ببندند و «قوامون علی النساء» باشند تا جانشین خدا بر روی زمین با شیری که مایه ی آن از چشمه کوثر است پرورش بیابد.

و هر کجا هم قافیه تنگ می آید ... و می گوییم در دنیای امروز چنین الگویی قابل پرداختن نیست، وقتی بحث تقسیم کار شد و ایشان از اینکه از کار بیرون که لازمه اش برخورد با نامحرم است معاف شد چقدر خرسند گردیدند، می گوییم دوره این حرف ها تمام شده، و آنجا که شوهر ارجمندشان(علیه السلام) در تعریف می فرمایند:«هرگز مرا ناراحت نکرد و چیزی که در توانم نباشد نخواست» می گوییم که چون همسرشان حضرت علی علیه السلام بوده چنین رفتاری داشته اند، و باز فراموشمان می شود که چون حضرت زهرا (سلام الله علیها) چنین بینش و روشی دارند هم کفوی ندارند به غیر از مولا علی (علیه السلام). و اینگونه است که نمی توانیم بین نقش های مختلف دختر، همسر، مادر و نقشی که یک مسمان در جامعه اسلامی دارد و یک عبد در برابر خدای خود، جمع کنیم. و شرایط جامعه به گونه ای می شود که زن امروز بین تحصیل و اشتغال و شکوفایی استعدادهایی چنین و نقش اصلی که پرورش نسل طیب و طاهر است مجبور به انتخاب می شود.

و با این الگو سازی تک بعدی آیا دور از انتظار است که الگوهای بیگانه که کاملا منطبق با جلوه های پر زرق و برق زندگی به ظاهر مدرن هستند به راحتی در ذهن ها جای گیرند و چنین وضعی را در جامعه شاهد باشیم؟

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------


حتما بخوانید: یواش بخوانید بلند عمل کنید...

ادامه دارد...

۹۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۲ ، ۰۷:۳۳
محسن روزبه
بسم الله الرحمن الرحیم

بی شک وقوع انقلاب اسلامی به رهبری فقیهی فرزانه و مصلحی بزرگ، حضرت امام خمینی (ره) تاثیری بس شگرف بر روند تحول ایران و ایرانی (و حتی امت اسلامی و در کل بشریت) بر جای گذاشت. موج بیداری اسلامی و به پا خواستن انسان های آزادی خواه در برابر ظلم و جور مستکبرین جهانی (به رهبری شیطان بزرگ آمریکا) و تحول زندگی معنوی بشر (که در قرون گذشته بی سابقه بوده است) از دستاورد های بزرگ انقلاب اسلامی است. انقلابی که داعیه دار مقدمه سازی ایجاد تمدن بزرگ اسلامی و زمینه سازی ظهور آخرین حجت خدا بر زمین (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.

بی راه نیست اگر گفته شود که تحول ایجاد شده در ایران و ایرانی، در جماعت زنان بسی پررنگ تر و بارزتر بوده و باید اعتراف کرد زندگی زن امروز در مقایسه با نسل های قبل خود، پیشرفت های شگرفی را در همه جنبه ها به خود دیده است، به طوری که اکثریت زنان بی سواد و خانه دار دیروز، جای خود را به اکثریت زنان تحصیل کرده امروز که در عرصه های مختلف علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نقش فعال دارند داده است.

امروز دیگر کسی خانم خود را ضعیفه نمی نامد، دختری بخاطر پای بندی به حجاب از تحصیل باز نمی ماند، زنان مان می توانند برای درمان مشکلات زنانه دکتر زن هم در دسترس داشته باشند، همان ها که روزی حتی برای انتخاب همسر حق دیدن و صحبت کردن با مرد آینده خود را نداشتند، امروزه در بسیاری از مدیریت ها حضور فعال دارند، برای ادامه تحصیل تا بالاترین سطوح حتی از مردان هم جلوترند، و از همه مهم تر حق رای و مشارکت در تعیین سرنوشت خود را بدست آورده اند.

اما با وجود تحولات چشمگیر صورت گرفته در عرصه زندگی خانم ها، آیا می توان ادعا کرد زن ایرانی به جایگاهی که شایسته آن است رسیده؟

و آیا می توان علائم هشدار را نادیده گرفت؟ وضعیت حجاب و عفاف در جامعه، زنان خیابانی، رشد آمار اعتیاد و ایدز، بالا رفتن سن ازدواج و افزایش آمار طلاق، و اینکه در مواردی مانند مصرف مواد آرایشی، شیر خشک، آمار سزارین، عمل های زیبایی و کاهش فرزندآوری در رتبه های اول دنیا قرار داریم، آیا زنگ خطری جدی نیست؟

و آیا همه دختران ما در رشته ای تحصیل می کنند که هم مورد علاقه شان است و هم مفید برای جامعه، و آیا مشاغلی که زنان مان در آن مشغول می شوند و محیط و شرایط کاری شان در شان یک بانوی مسلمان است؟

و در یک کلام، آیا شأن زن ایرانی مسلمان شیعه همین است که در جامعه مان می بینیم؟

و چه شد که به قول بعضی، کاری را که رضا خان نتوانست با همه خشونت و قلدری اش انجام دهد، در جمهوری اسلامی در حال انجام است و هر روز مقداری از حجاب خانم ها برداشته می شود و با میل و رغبت هم برداشته می شود، و حتی مبارزه ای پنهان و آشکار برای کشف حجاب در انجام است...

و چگونه این طعنه ها را باید جواب داد...

ادامه دارد...


۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۲ ، ۰۵:۱۶
محسن روزبه