دغدغه های یک اهل فرهنگ

آخرین نظرات

من و کودکی و دفاع مقدس

سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۳۸ ب.ظ

یادش به خیر همیشه انشا هایمان را با عبارت «بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و باسلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی و با درود و سلام بر شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ...» آغاز می کردیم، جنگی ناخواسته که بر ملت سرافرازمان تحمیل شده بود بر همه زوایای زندگی مان سایه افکنده بود.

یک وجهه آن تحریم ها بود که با شرایط ناشی از دفاع مقدس، باعث شد تقریبا همه چیز سهمیه بندی باشد، از شیر و مرغ و تخم مرغ گرفته تا سیگار و چای و ... و نصف عمرمان را در صف تهیه مایحتاج کوپنی صرف کردیم. خاطرم هست حتی در دوره ای با تحریم عصاره کاخانه های نوشابه سازی، رنگ از رخسار نوشابه هایمان هم پرید و نوشابه کوکاکولای بیرنگ هم خوردیم!

اما اولین مواجهه مستقیم من با مفهوم جنگ از بمباران شهر ها توسط رژیم کافر صدامی آغاز شد. نمیدانم چندم دبستان بودم، بعد از ظهر بود و ما طبق معمول در کوچه پشت خانه مان در حال بازی بودیم که نا گهان صدای غرش هواپیماها بلند شد، آنچنان پایین پرواز می کردند که خلبان آن را هم به وضوح دیدم، در عالم کودکی فریاد زدم: «بچه ها هواپیمای ایرانی!»

شاید باورم نمی شد هواپیمای دشمن را در شهر خودم ببینم، خوش خیالی مان ثانیه ای بیشتر طول نکشید و با انفجار های پی در پی و لرزش زمین و به هوا رفتن ستون دود و آتش، بازی کودکانه را رها کردیم و به طرف محل انفجار ها دویدیم، اما محل از ما فاصله داشت و به خانه بازگشتیم. از آن به بعد بود که با صدای آژیر یا غرش هواپیماها و پدافند هوایی منتظر صدای مهیب انفجار بودیم و لرزش زمین زیر پایمان و فروریختن شیشه ها و ...

برای جلوگیری از ریختن شیشه ها، بر روی آنها یک ضربدر با چشب کشیدند و در مدارس و خانه ها پناهگاه بود که ساخته می شد.

ما هم در زیر زمین خانه مان یک پناهگاه سیمانی قطور ساختیم و مخصوصا شب ها موقع خواب مادرم و بچه های کوچک تر از آن استفاده می کردند. تعدادمان زیاد بود و در یک پناهگاه جایمان نمیشد و بقیه در محوطه زیر زمین بودیم.

خواهرم با دو بچه در طبقه دوم خانه پدری زندگی می کرد و با وجود اینکه دامادمان ( بین ما معروف است به آقا سید، خدا حفظش کند که معنویت ایشان حال و هوای کل خانواده ما را تحت تاثیر قرار داد) بیشتر اوقات جبهه بود حتی یک بار هم از جای خود در اوج بمباران ها تکان نخورد.

همسایگانی که می توانستند به دهات کوچک که از خطر حمله دور بود بروند شهر را خالی می کردند. بچه ها هم با چسب زنگشان را یکسره می کردند و آنقدر این زنگ میزد تا می سوخت. روبروی خانه مان یک زمین نساخته بود که در آن یک پناهگاه ساختیم به اندازه دو بچه، حفره ای با طول و عرض حدود دو در نیم متر که با یک حلبی که روی آنرا خاک ریخته بودیم پوشیده شده بود. پناهگاه مدرسه مان هم که به ندرت مجال استفاده یافت تا آخر جنگ تکمیل نشد!

اما دلهره آور ترین خاطره هم مربوط به یک بعد از ظهر بود در مدرسه، ناغافل دیدم مدت کمی بعد از صدای آژیر چند هواپیمای بعثی بالای سر شهر در ارتفاع پایین می چرخند، از پنجره کلاس به وضوح چند پرنده سیاه را می دیدم،سراسیمه به بیرون دویدیم، همین ازدحام باعث میشد که بعضی ها آسیب ببینند، بنده خدا معلم کلاس برادر بزرگترم در همان مدرسه جلو در راه بچه ها را سد کرده بود، بچه ها هم نامردی نکرده بودند و با یک فشار معلم بیچاره را نقش بر زمین کرده و از روی او رد شده بودند. آن روز بازار هدف بمب های بعثی نامرد قرار گرفت و عده زیادی از هموطنانمان به شهادت رسیدند.

ناامنی باعث شد مدتی مدارس تعطیل شد و ما از تلویزیون کلاس های از راه دور را هم تجربه کردیم، بعد از مدتی موشک های اسکاد هم به بمباران ها اضافه شد و حتی با جدی شدن حمله های شیمیایی که در سردشت قهرمان هم انجام شد مادرم با پارچه و گرد زغال ماسک های ضد گاز برایمان دوخت!

اما شب ها بسیار خوش می گذشت! وقتی آژیر به صدا در می آمد برق تمام منطقه قطع می شد و شب های بدون ماه، آسمان واقعا دیدنی می شد، هزاران ستاره درخشان آسمان شب را روشن می کرد و کهکشان راه شیری با همه عظمتش پدیدار می شد و هنوز یک حسرت دوران کودکیم دیدن آسمان پرستاره شب است دور از نورهای مزاحم، عظمتی که وصف ناشدنی است!

در آسمان به دنبال ستاره متحرکی می گشتیم که احتمالا هواپیمای دشمن بود و با دست به هم نشان می دادیم و من نمی دانم چرا به پناهگاه نمی رفتیم! شاید از الان بسیار شجاع تر بودیم و هجوم دشمن زبون را به تمسخر می گرفتیم. و چه صحنه های زیبایی بود مقاومت شهر زیر بمباران و شلیک های مداوم پدافند هوایی!

برادر بزرگترم بعد از دوره راهنمایی به حجره طلبگی نقل مکان کرده بود و کمتر می دیدیمش، و نمی دانم در چه سنی بودم که به جبهه شتافت و بعد از او برادر دیگرم، هنوز هم بهترین یاد آور آن دوران آلبوم عکس های دامادمان و برادرانم است، دوستان سفر کرده، جانبازان و آزادگان سرفراز، توپ و خمپاره و تانک و آر پی جی و حلبچه و مجنون و کردستان و شلمچه و اروند و کارون ....

و چه دورانی بود وقتی که مارش عملیات نواخته می شد و از تلویزیون حتی شکست های رزمندگان هم با مارش پیروزی همراه می شد و البته هم که در نبرد حق و باطل شکست معنا ندارد! زیارت عاشورا و دعا برای سلامتی امام و رزمندگان اسلام هم که از فراموش ناشدنی ها بود که با هر حمله و عملیات برپا میشد...

و یاد شلمچه و کربلای پنج به خیر که هر شب منتظر بودیم اخبار آمار تلفات دشمن را  از نفر و تانک و هلی کوپتر و هواپیما اعلام کند و غروری بود که نمی دانستیم خون بهای آن چیست! هزاران لاله پرپر و مادران و پدران و همسران سرافراز و داغدار و حجله و شمع و ... و کوچه ما هم یک شهید داشت، برادر زن برادرم ...

برادرم از جبهه برگشت و برای من عجیب بود که ماندگار شده و به جای حجره یا خانه خودمان در منزل خواهر در طبقه بالا مسکن گزیده بود، و بعد از مدتی معنای جانبازی را هم فهمیدم، برادر دوم با همسایه می خواست برود اما مادرم مخالف بود، در اتاق را روی او قفل کرد غافل از اینکه پنجره رو به حیاط هم می تواند محلی برای پرواز به اوج باشد، او رفت و مادرم چادر به سر کرد و رفت تا کوچه ها را به دنبالش بگردد. اما او رفته بود...

تارسید به جام زهر و قبول قطع نامه و سکته کردن مفسدان بازار و عروج ملکوتی و ماتم بی انتها ...

و امامت مقام عظمای ولایت که آبی بود بر آتش دلهای داغدار و این سیمای ملکوتی و جذبه اش آتشی را در دلها افروخت که هر روز سوزنده تر و پر فروغ تر می شود...

بازگشت آزادگان سرفراز و با چه استقبال و شور و حالی بود، وصف ناشدنی بود، و کوچه مان یک آزاده سرفراز هم داشت و شبی که به وطن بازگشت و پایان انتظار مادری صبور و قهرمان پرور ...

باقی اش داغ هایی است که بر دلمان مانده با خانه نشینی آنهایی که با پایان جنگ به فراموشی سپرده شدند و جایشان را تکنوکرات های متخصص! گرفتند که دوره جنگ تمام شد و وقت سازندگی است و مانور تجمل مدیران! و تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی و ...

نمی دانم داغ عزیزان سفرکرده و جا ماندن جانسوز تر است یا مظلومیت مولا در مانور تجمل و جام زهر هر روزه و ...

اللهم عجل لولیک الفرج

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت 1: مسلما در دوره من همه چیز تحت تاثیر جنگ دفاع مقدس بود، و این خاطرات به یادم مانده. البته خاطرات من که منحصر به جنگ نیست اما با توجه به حال و هوای این روزها نوشتم. حتی بازی هایمان هم رنگ و بوی جنگ داشت، تفنگ بازی و عراقی و ایرانی و ...

پی نوشت 2: یادم هست که توبه نصوح مخملباف را بارها در زیر زمین مدرسه برایمان نشان دادند، و چه انتخاب هوشمندانه ای، تصور کنید بچه های ابتدایی با صحنه برخواستن یک مرده از قبر چه حالی شدند! اما با دیدن عقاب ها کلی حال کردیم!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۰۲
محسن روزبه

نظرات  (۷۵)

خدا چنین روزایی رو نیاره برای هیچــــــــکس...
خعلی وحشتناک بووود
در جواب پاسخی که به نظر 7/7/92داده اید
استاد و برادر عزیز
اولا که بنده در 5 سال اول جنگ , مستقیم و غیر مستقیم در گیر ان بوده و دریافت اولیت ترکش در اولین حمله هوایی عراق , ترکشی از بمب خوشهای نصیب بنده گردیده . بنابر این این قصه ها برایم غریب نیست
دوم اینکه , اصلا قصد و نیت اتهام نداشته و نخواستم مجاهدتی را زیر سوال ببرم که شما بعنوان تهمت برداشت فرموید . بلکه همانطور که عرض شد , داستان سرایی و داستان نویسی بر اساس یک حقیقتی است که نویسنده سعی در جذب مخاطب دارد.
و در باب اظهار نظرت از تیم روحانی نیز باید بگویم که : نمایی از نرمش قهرمانانه بوده که طرف امریکایی جراتش بیشتر بود
ای کشتگان عشق برایم دعا کنید

یعنی نمیشود که مرا هم صدا کنید...؟

ای مردمان رد شده از هفت شهر عشق

رحمی به ساکنین خم کوچه ها کنید
۱۳ مهر ۹۲ ، ۰۸:۳۷ زائر باران
به روزیم باز!

پاسخ:
پاسخ:
سلام
خواندم
اما نظرم فعلا سکوت است
یا علی
به سلامتی اونایی که خیلی تنهان؛ نه که نمیتونن با کسی باشن، فقط دلشون نمیخواد با هرکسی باشن …

پاسخ:
پاسخ:
سلام
سلامت باشی
یا علی
۱۲ مهر ۹۲ ، ۱۷:۰۷ خادم الشهدا(میشداغ)
سلام
آخر شما با فیلترینگ سیاسی موافقین یا مخالف؟؟

پاسخ:
پاسخ:
سلام
موافقم اما هدف و شیوه اجراش جای بحث داره
یا علی
سلام. باپست جدید ومتفاوت: مثبت اتدیشی در خدمتم
حق با علی ست

پاسخ:
پاسخ:
سلام

چشم میام حتما
یا علی
۱۱ مهر ۹۲ ، ۱۷:۲۶ خادم الشهدا(میشداغ)
سلام
با عنوان خوب یا بد به روزم
خیلی دوست دارم نظر شما رو درمورد این پستم بدونم...
منتظرم...

یا علـــــــــــــی

پاسخ:
پاسخ: سلام
اومدم خوندم نظر دادم
ممنون از حضورتان
یا علی
سلام! آپم!

پاسخ:
پاسخ:
سلام
چشم حتما میام
درپناه حق
یا علی
خیلی خوب بود. مشتاق شدم کتاب رو بگیرم و بخونم
ممنون

پاسخ:
پاسخ: سلام
حتما بخوانیدش، نکته های فراوانی در آن نهفته است، از جمله فرقه های التقاطی و اشراف حضرت امام خمینی(ره) بر مسائل جامعه و ...
یاعلی
سلام پست خوش باوران که گذاشتم بخون و نظرت بگو. انتقاد بود بگو حتما

پاسخ:
پاسخ:
سلام
خوش خیالی هم بیماری مزمن بعضی هاست در روزگار فریب و خدعه
ان شاء الله این بیماری در دل مان نباشد و اگر هست خدا درمانش کند با ایمان به خود
یا علی
چند روزیست که بعضی ها خدا خدا می کنند که ایران و آمریکا باهم رابطه داشته باشند تا بلکه مشکلات حل شود

کدوم مشکلات ؟! بیکاری ؟ تورم ؟ اقتصاد؟ مالیات ؟ . مگه آمریکا این مشکلات رو نداره ؟
آمریکا اگه مشکل حل کن هستش ، مشکل هم پیمانان ( یونان و.. )خودشو حل کنه
اون همه بیکاری و ریاضت اقتصادی و... همشون مال آمریکا هستش . پس کسی که خودش مشکل داره هیچ وقت نمیتونه مشکل کسی رو حل کنه
جدا از این بحث ها
اگه جمهوری اسلامی ایران به اینجا رسیده همش مدیون شهدایی هستش که حاضر نبودند چشم طمع غاصبان به این سرزمین مقدس بیافته . در همین باره شهید سرلشکر خلبان حسین خلعتبری می گوید :
اگر ذره ای از خاک ایرانم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد ، آن را با خون خویش ، در خاک ایران،خواهم شست
ما به سادگی به اینجا نرسیده ایم که به سادگی اقتدارمون رو از دست بدیم از زمان شاهان گذشته تا به این لحظه ثابت کرده ایم زیر بار ظلم نخواهیم رفت .
آنهایی که رابطه و دوستی با آمریکا رو پایان مشکلات ، آزادی ، ارزانی تلقی میکنند بدانند ما از دست آمریکا و انگلیس کم نکشیده ایم
ستون این نظام مقدس ولایت و شهدا هستند به هیچ وجه نمی گذاریم ذره ای از خون این عزیزان پایمال شود .

گفتم که در جریان باشید


افسار دست کس دیگری است …

برای خوش باوران و غش کنندگانی که فکر می کنند میان آمریکا و اسراییل تفاوت است و باراک با نتانیاهو به هم میزند و به سراغ حسن می آید …

پاسخ:
پاسخ:
سلام
کسی که خود را به خواب زده چطور می شود بیدار کرد
اکثرا می دانند و می دانیم چه خبر است اما انگار منفعت بعضی ها در این است که جای دوست و دشمن عوض شود، دشمنی با شیطان بزرگ و نوچه هایش تبدیل شده به مبارزه موهوم با ضد اعتدالیون آن هم به سبک مبارزه آمریکا با تروریسم، که هر که با ما نیست بر ضد ماست!
یا علی
سلام علیکم بماصبرتم..
از کتابای دفاع مقدس حکایت زمستان خیلی برام سنگین بود...
......
خوندم متن رو دلم آتیش گرفت...رسیدم به این جمله :
نمی دانم داغ عزیزان سفرکرده و جا ماندن جانسوز تر است یا مظلومیت مولا در مانور تجمل و جام زهر هر روزه و ...
سوختم....

پاسخ:
پاسخ:
سلام
ممنون از حضورتان در وب حقیر
یا علی
سلام کفشی پرتاب نشده و چون ماشین روحانی از وسط جمعیت نمازگزاران رفت! لذا مجبور شدن کفش بگیر دستشو تا له نشن!!!

فرمانده نیروی انتظامی در پاسخ به فارس:
موضع دولت درباره حجاب خوب است/ در مراسم استقبال از رئیس‌جمهور حرمتی شکسته نشد
www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920711000498

شورای عالی امنیت ملی اظهارات خاتمی را پیگیری کند
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست‌خارجی مجلس از شورای عالی امنیت ملی خواست اظهارات محمد خاتمی را پیگیری کند.
www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920710000897

پاسخ:
پاسخ:
سلام
جماعت اصلاح طلب اصولا حیاتشان گره خورده به تنش و فتنه است، دقت کردید هر جا آقای خاتمی هست فتنه و بحران هم هست؟
دوره دوم خرداد با همان مشخصات در حال تکراره، اعتدال هم مثل اصلاحات و فتنه 88 کشته سازی لازم داره؟
الله اعلم
یا علی
مردم از یاد نبرند که آمریکا در همان سال گفتگوی تمدنها(خاتمی)، پرچم جنگ تمدنها را بر دوش گرفت و به افغانستان و عراق یورش برد و ایران را در لیست محور شرارت قرا داد، ما نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شویم.

آمریکا دست از خباثت بر نمی دارد
basirat14.ir/w/news.aspx?id=662
***
8 سوال مبنایی از سید محمد خاتمی
basirat14.ir/w/news.aspx?id=661

***

اسماعیل کوثری نایب رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس: سوریه درجنگ به ما کمک می‌کرد؛حالا نوبت ماست
basirat14.ir/w/news.aspx?id=649

***
رابطه با آمریکا دردی دوا نمی کند؛ کلید حل مشکلات اینجاست

آنچه اکنون اهمیت دارد بی راه نرفتن در پیدا کردن راه حل مشکلات کنونی است، برخی برای حل این مشکلات نگاه خود را به خارج معطوف نموده اند و برخی هم داخل را محور حل آنان می دانند. این متن به بررسی راه حل مشکلات کنونی می پردازد.
hajati.org/1392/07/رابطه-با-آمریکا-دردی-دوا-نمی-کند؛-کلید-ح/

***

دستاوردهای حرکت استراتژیک “نرمش قهرمانانه” پیامبر(ص)
بازخوانی صلح حدیبیه به عنوان حرکت استراتژیک پیامبر اعظم (ص) در صلح با قریش که در نهایت منجر به فتح مکه گردید از مصادیق نرمش قهرمانانه است
hajati.org/1392/07/دستاوردهای-حرکت-استراتژیک-نرمش-قهرما-2/
درسته بازم دل میشه

پاسخ:
پاسخ:
سلام
دلی که نشکن باشه که دل نیست، رسم روزگار هم که دل شکنی است
همه اش هم به این خاطره که حواسمون باشه این دنیا گذرا و فانی است
یا علی
۱۱ مهر ۹۲ ، ۰۸:۲۰ امید محمدپور/وبلاگ کشوری بنام دنیا
سلام محسن جان وبلاگ من بدلیل گذاشتن حدیثی از پیامبر ص درباره ازادی بیان فیلتر شد از تمام لطف ها و انتقاد هایی که من داشتید ممنون و سپاسگذارم به امید روزی که طبق 23 قنون اساسی بتونیم ازادانه نظراتمونو بدون ترس از فیلتر بیان کنیم با تشکر

پاسخ:
پاسخ: سلام
اشتباه نکردید؟ وب شما که هنوز سر جاشه؟
شایدم دیر رسیدم و رفع فیلتر شده
به هر حال موفق باشید
یا علی
و سلام دوباره
مثل اینکه واقعا فیلتر شده
به زودی متظرم برگردید
یا علی
salam like

پاسخ:
پاسخ:
سلام
ممنون از حضورتان
اومدم نظر هم دادم
یا علی
سلام از مطالب پر محتوای شما استفاده کردیم
در خدمت شما هستم با موضوع جدید دانشگاه ( آسیب های اجتماعی ) خوشحال میشم تشریف بیارید .

پاسخ:
پاسخ:
سلام
خواندم، دغدغه به جایی است
تحول دانشجو در دانشگاه ها
ممنون از حضورتان
یا علی
ادامه

حالا ما یه سوال داریم بعد از 4 سال : اگه مدرکی هست چرا تا الان کسی نشون نداده؟ همش یه مشت حرف بدون سند. به جای اینکه بگن موسوی رو آزاد کنیم ،الان که دولت هم دست دوستدارانشونه الان ماجرا رو پیگیری کنن مگه مدرک ندارن ؟چون ثابت میشه یه عده به ناحق زندانی شدن! نه اینکه بخوان با حاتم بخشی آزادشون کنن حق ادم رو که به طرفش پرت نمیکنن .هان؟
الان سایت انتخاب گفته طرفداران نادان احمدی نژاد!! رو چه حسابی میگن اونا طرفدار احمدی نژادن؟ رو چه حسابی اونا رو به جلیلی نسبت دادن؟اینکه یه نفر تو ستاد فعالیت داشته یعنی همه طرفداران اون کاندیدا از اون جنس هستن و یا الان دارن از جلیلی یا احمدی نژاد دستور میگیرن؟ مگه رو پیشونیش نوشته بود احمدینژاد؟ خب 88 یه عده که مچ بند سبز میبستن به ناموس مردم متعرض میشدن و حتی برادر همکلاسی خودم جز دستگیر شده ها بود و من میدونستم چه شروری هست! پس باید میگفتیم طرفداران لات و وحشی فلانی؟ در حالیکه ما همیشه با گذاشتن صفت فتنه گر اونا رو از مردم عادی سوا کردیم
کاش کمی انصاف داشتیم!
در ضمن اتهام کسی اعتراض به انتخابات و رئیس جمهور نبود! از همه اون افراد فیلم هایی بود که در حال آتش زدن بانک و یا درگیری و کتک کاری بودن و گرنه خیلی ها با تعهد آزاد شدن دیگه ما هم بین مردم بودیم یادمونه!
راستی اگه ثابت شد تقلب نشده غرامت اون تهمت و خسارات رو چه طور پرداخت میکنن و با چه چیزی؟

پاسخ:
پاسخ:
سلام
بعد از 4 سال همه چیز مشخصه، مخصوصا وقتی امثال آقای آخوندی و زنگنه و نجفی و ... که از فعالان ستاد سران فتنه بودند در مجلس اعتراف کردند که تقلب دروغ بوده،حالا اگر کسی خودشو به خواب زده که نمیشه بیدارش کرد.
ممنون از حضورتان
یا علی
سلام.چقدر ناراحت میشم وقتی هنوزم برخی از مردم از تقلب حرف میزنن نه برای اینکه تحمل مخالف رو ندارم برای اینکه مثل روز روشنه اما حب و بغض های ما جلوی چشم هامون رو میگیره .
برای من بزرگترین دلیل اینکه تقلب نشده همون آقایی بودن که فرزندانشون و همسرشون در اغتشاشات 88 نقش کلیدی داشتن اما امسال شناسنامه به دست رفتن ثبت نام کردن ! اونم در حالیکه مجری انتخابات 88 و 92 یه نفر بود!!!
ایضا جناب رضایی که سال 88 طوری از شکایتشون صرف نظر کردن که انگار دارن از حقشون میگذرن ولی امسال با تمام قوا برای برد اومده بودن مگر نه اینکه یکی از کاندیدای امسال رو به همین مجری انتخابات فعلی و راس حاکمیت نسبت میدادن؟ مگه نمیگفتن فلانی گزینه نظامه(به گفته بنفش ها!)و شبیه احمدی نزاده پس چرا نگفتن ممکنه دوباره تقلب بشه و ستاد صیانت از آرا درست نکردن؟ کسی که 11 میلیون رای جابه جا کرده بود چرا الان 260 هزار رای رو جابه جا نکرد که به دور دوم بکشه؟ هر کسی به غیر از شخص برنده برای احمدی نژاد بهتر بود! 260 هزار رای که قابلی نداشت اونم وقتی در انتخابات مجلس ششم ثابت شد که میشه در حجم کم تقلب کرد!!! فراموش که نکردین مجلس ششم زمان چه کسی بود!؟؟

به احمدی نژاد کفش نزدند اما به اون قاتل ،میمون،مموتی،احمقی نژاد ،حموم نرفته و ...گفتن کفش بدتره یا اینا؟ جایگاه رئیس جمهور به خاطر تنها یه توهم هواداران و شهوت قدرت سردمداران اینقدر پایین کشیده شد که همه کشورها به جز چن نفر به ما تبریک نگفتن آیا آبروی ما نرفت؟ شیرینی انتخابات به کام ما تلخ نشد؟

پاسخ:
پاسخ:
سلام
نوهین به رییس جمهور و سایر صاحب منصبان به هر روش و هر علتی باشه محکومه،
کاش همه به قانون احترام بگذارند، که اگر بگذارند فتنه ای ایجاد نمیشه
یا علی
۱۰ مهر ۹۲ ، ۱۴:۳۸ زائر باران
سلام
احمد احمد را شنیده ام...باید برای ما نوعی خواندنی باشد...
و اما
در باره نظری که در وب حقیر گذاشته اید:اصلا چنین چیزی رو نمی پسندم.یعنی خدا نکند بین دوراهی قرار بگیریم و تصمیم اشتباه بگیریم.البت از شما که تجربه های زیادی در این زمینه دارید انتظار گفتن حرفهای بیشتری هست.
منتظر گفتن نظرات جامع و کامل ترتان در این زمینه هستم.بنویسید.بنده هم در آینده عمری باشد در ادامه مطلبم به آن می پردازم.
یا زهرا

پاسخ:
پاسخ:
سلام
تا اینجا که خوانده ام واقعا با ارزش بود
در مورد مطلبی که از قبل در ذهن دارم هنوز تردید دارم
نمی دانم چطور شروع کنم
منتظر نظرات راهگشایتان هستم
یا علی
۱۰ مهر ۹۲ ، ۱۳:۱۵ امید محمدپور/وبلاگ کشوری بنام دنیا
با عرض سلام خدمت کاربرای گرامی و عزیز با عرض پوزش باز هم به کمک شما احتیاج داریم اینبار ما قصد داریم یک وبلاگ گروهی یا سایت رسمی خبری بسازیم که ضمن دعوت از همه ی دوستانی که می توانند تحلیل بنویسند چه در عرصه فرهنگ - سیاست - اجتماع - هنر و ورزش برای همکاری و همچنین تقاضا داریم که جهت انتخاب اسم برای این سایت خبری راهنماییمان کنید و پیشنهادات خود را به این وبلاگ و در بخش نظرات ارسال کنید.

پاسخ:
پاسخ: سلام
چشم حتما میام
یا علی
چقدر همیشه در حسرت دیدن این صحنه ها بوده ام.و شما زیبا وصف نمودین.
ومتاسفانه نتونستم سریال وضعیت سفید رو تماشا کنم.
اما یک سوال:منظورتان از جام زهرهر روزه چه بود؟

پاسخ:
پاسخ: سلام
هر روز که من و امثال من با اعمالمان ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه را عقب می اندازیم یک جام زهر است برای کسانی که هدف غایی شان زمینه سازی ظهور است
ممنون از حضورتان
یا علی
سلام
+از کرسی تاکسی تا کرسی گزینش!
به روزم...

پاسخ:
پاسخ:
سلام
چشم حتما. اومدم
یا علی
۰۹ مهر ۹۲ ، ۱۹:۱۸ یک پسر مجرد
هواپیما دوره ... کمتر ترس داره!
خداییش استدلال جالبی بود/
+ آووووووووووووووووووووورین

پاسخ:
پاسخ:
سلام
خود هواپیماآره، اما خدا نیاره بمب و راکتش بیاد نزدیکت ...
یا علی
تا کی همه جا بدون تو غم بخوریم؟

پس کی تو می آیی آب زمزم بخوریم؟

این جمعه خدا کند بیایی آقا

یک نان و پنیر ساده باهم بخوریم

****

سلام
با مطلب جدید بروزم.
سر بزنین...
ممنون

***
www.pasokhgoo.ir
www.09640.ir
***
تحقیق نکردم اما مطمئنا با نظر مردم همراهه

پاسخ:
پاسخ:
سلام
چشم حتما
یا علی
۰۹ مهر ۹۲ ، ۰۹:۱۳ یک پسر مجرد
وضعیت سفید!!!!!!
آیا شما تلویزیون دارید؟
آیا شما برنامه های صدا و سیما را تماشا می کنید؟
آیا شما الان نباید سر کلاس و درس و مشق باشید؟!

+ من از سوسک می ترسم چه برسه به بمبارون هوایی

پاسخ:
پاسخ:
سلام
گزیده نگاه می کنم
الان هم میرم
سوسک هم واقعا ترس داره، مخصوصا وقتی از روی دست و پات رد میشه، اما هواپیما دوره کمتر ترس داره، شاید
یا علی
آن کس را که فریاد بلند،کر کند،آوای نرم حقیقت چگونه در او اثر خواهد کرد؟؟؟
خطبه 4-نهج البلاغه.

پاسخ:
پاسخ:
سلام
منظورتون من که نیستم، هستم؟
یا علی
۰۹ مهر ۹۲ ، ۰۸:۳۳ یک پسر مجرد
سلام آقا محسن
عقاب ها همون بود که توی جنگل یک عده کماندوی ایرانی توسط جمشید هاشم پور تعلیم میدیدن یا اون یکی که مال نیروهوایی بود؟!
+ بمباران مستقیم! یک لحظه هم نمیتونم تصورش بکنم
فک کن لپ تاپم مجبور باشم از خودم جدا بکنم
راستی ما هم توی مدرسه ابتداییمون پناهگاه داشتیم(فک کنم مال زمان جنگ بود، یعنی منظورم زمان ساختش هست) زمستون که میشد بچه ها میرفتن روی شیبش سرسره بازی میکردن
کلاً شبیه این سریال وضعیت سفید مینویسید/

پاسخ:
پاسخ:
سلام
ممنون که سر زدی
عقاب ها همون خلبان ها بودند که کردستان عراق سقوط کردند و برگشتند
سریال وضعیت سفید هم ندیدم نمی دونم در مورد چی هست
به شما هم میاد شجاع تر از این حرف ها باشید
یا علی
۰۹ مهر ۹۲ ، ۰۶:۰۲ چریک جامانده
سلام
مطمئنا اگه ماهم تو دوران جنگ بودیم از حرف رهبرمون پیروی میکردیم و به جبهه ها میرفتیم حالاهم دیر نشده الانم جبهه ی فرهنگی و جنگ نرم رو پیش رو داریم و میتونیم با کارهای فرهنگی مبارزه کنیم خدارو چه دیدی شاید به فیض شهادت نائل اومدیم
یاعلی

پاسخ:
پاسخ:
سلام
حتما همین طوریه که شما می فرمایید
موفق باشید
یا علی
۰۸ مهر ۹۲ ، ۱۸:۱۶ پلک شیشه ای
سلام علیکم

بسیار دل نشین نوشتید
میشود خوب مجسم کرد!
خاطراتی که شیرینی ها و تلخی ها و دلهره های مخصوص به خود را دارند!
آلبوم های عکسی که حالا برای بعضی ها تنها دل خوشی اند!
دوستانشان را با همین عکس ها یاد میکنند!
جاماندن شان را از غافله کبوتر ها با همین یاد ها و نشان ها و عکس ها سر میکنند!عکس هایی که با داستانشون که میبینی شون بغض خفت میکنه!
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
مرحبا به غیرت برو بچه های دهه شصت و 50 + 40 ... خوش غیرتای تاریخ مون!
داستان های شب های زیر زمین خودشان قد یک کتاب که چه بگویم هر شب شان یک کتاب اند! مادرم گاهی تعریف میکنند ، زیرزمین هایی که برای خودشان عالمی داشته اند!
اِی کاش کاری انجام میشد که این جوری سیر فراموشی لاله هامون سرعت نگیره!


خداقوت
یاعلی(صلوات برای فرج)
بابت دیر آمدن عذرخواهی میکنم

پاسخ:
پاسخ:
سلام
زیارت قبول
ای کاش به تاریخ شفاهی یک ملت هم بها داده شود و آنچه در سینه مادران و پدران مان و ایثارگران نهفته است روزی ثبت و ضبط شود.
مثالش برادرم که هر بار صحبت خاطرات می شود به بهانه ای بحث را عوض می کند، آنها که نبایند بیایند سراغ من که بیا برایت تعریف کنم چه و چه
من هستم که باید به دنبال حقیقت نهفته در سینه هایشان باشم
بدا به حال کسانی که این ها را افسانه می پندارند

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

یا علی
سلام ...
از خودم خجالت میکشم وقتی اینا رو میخونم .. اونا آماده ی شهادت و جون دادن ولی من ... من هیچی ! آقامونو تنها گذاشتیم دیگ بهتر از این نمیشیم ..

پاسخ:
پاسخ: سلام
هر روز روز امتحان است و دعا می کنم در امتحان های پیش رو سر بلند باشیم
ممنون از حضورتان
یا علی
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد....



به قول عزیزی که میگفت باید از یه جایی شروع کرد و چه بهتر که از همین پیشنهاد شروع کنم...
یه نوع خودسازیه...قبول دارم...

پاسخ:
پاسخ: سلام
نیت که درست باشه باقی قضایا حل شده است
علی یارتان
یا علی
با سلام و تشکر از شما...
راهنمایی میفرمایین که برای بهبود در انجام کار چه کارهایی رو انجام بدم...

پاسخ:
پاسخ:
سلام
توکل بر خدا
با تحقیق و مشورت و همیاری دوستان ان شاءالله موفق میشید
یا علی
با سلام
خوشحال میشم به وبلاگ بنده هم سر بزنید و اگر تمایل داشتید تبادل لینک کنیم

پاسخ:
پاسخ:
سلام
لینک شدید
یا علی
۰۷ مهر ۹۲ ، ۰۹:۱۵ امید محمدپور/وبلاگ کشوری بنام دنیا
انشاالله همانطور که سبز ها را در دادگاه علنی و به جرم اعتراض به انتخابات و ((رئیس جمهور)) در مقابل دوریبن های صدا و سیما با دست بند و پابند دادگاهی کردند حالا که چهره ی کفشنده ها و ناسزا گویان به رئیس جمهور قانونی ایران مشخص شده به سزای عمل خود برسند.متاسفانه اسم رهبری ابزاری برای تند روی ها و پیش برد اهداف شوم عده ای قلیل و محدود شده

پاسخ:
پاسخ:
سلام
ان شاءالله قانون برای همه اجرا بشه
یا علی
قصه ها رو قصه نویسان قلم فرسایی کرده و ابو تابش میدن و صحنه اراییش میکنند و پیازداغشو زیاد , که ان هیجانات باعث فروش کتابشون بشه.
و باورش کودکانه است .
لیکن مطالبش احساس برانگیز بود . و این نشون میده که احساس قشنگی دارید.
نظرتون در باب تماس اوباما با اقای روحانی در http://bijan3.blogfa.com/post/35 برام مهمه

پاسخ:
پاسخ: سلام
این نظر شماست که اینها قصه پردازی است، در نظر شما غیر قابل باور است چون نمونه هایش را دور و بر خود ندیده اید اما برای مثل منی که دیده ام بسیار هم قابل باور است.
این تهمت شما که دلیلی برای اثبات آن هم ندارید زیر سوال بردن عمری مجاهدت خالصانه است و متاسفم از این دید شما.
مطالب من هم نه از سر احساس که از روی دغدغه است و میزان صداقتم هم به اندازه باور شماست، از این مطالب همقرار نیست و نمیشود هم انتظار داشت که کسی به نان و نوایی برسد.
اما در مورد عملکرد تیم آقای روحانی رییس جمهور محترم هم باید بگویم مثل گاو نه من شیر ده همه چیز را در آخر کار خراب و با یک تماس ساده تلفنی همه بازی را به طرف آمریکایی واگذار کردند.
یا علی
۰۷ مهر ۹۲ ، ۰۷:۰۰ امید محمدپور/وبلاگ کشوری بنام دنیا
در هر صورت هر گونه افراطی گارایی در هر اسم و گروهی محکوم است.بیاد ندارم در سال 88 مخالفی به احمدی نژاد حمله کرده باشد انهم با کفش و سنگ و مشت

پاسخ:
پاسخ:
سلام
هر عمل خلاف قانون محکومه از طرف هر کس که باشه
سال 88 هم اگر دستشان میرسید آقای احمدی نژاد را از روی زمین محو می کردند(منظورم منافقین و سران فتنه و اربابانشان است نه منتقدین و معترضین) اما خدا نخواست و به سلامت از فتنه ای که هدفش براندازی نظام بود عبور کردیم، تلفات دادیم، آبرویمان در دنیا برده شد، از همه نظر خصوصا اقتصادی و سیاسی ضربه های جبران ناپذیر خوردیم اما رهبر عزیزمان را تنها نگذاشتیم و از این امتحان هم سربلند بیرون آمدیم.
یا علی
۰۷ مهر ۹۲ ، ۰۵:۱۳ کلید بهشت
خداوند به حضرت موسی (ع) فرمودند :

من شش چیز را در شش جا قرار دادم

و مردم در جای دیگر طلب می کنند :

من "آسایش" را در "بهشت" قرار دادم و مردم در "دنیا" می جویند

"علم" را در "گرسنگی" گذارده ام، در "سیری" می طلبند

"عزت" را در "بیداری شب" نهاده ام، در "دربار پادشاهان" جستجو می کنند

"رفعت" را در "فروتنی" گذاشته ام، در "تـکبر" می خواهند

"مستجاب شدن دعا" را در "غذای حلال" مقرر کرده ام، در "سروصدا" می جویند

و "بی نیازی" را در "قناعت" قرار داده ام، در "زیادی مال" طلب می کنند

که هیچگاه نخواهند یافت .

پاسخ:
پاسخ:
سلام
ممنون از حضور و حدیث زیبایی که گذاشتید
باز هم سر بزنید
یا علی
یه تیکه کتاب گذاشتی و کلی متن
چش خوابالوی من
می خواستمت که خوندمش

پاسخ:
پاسخ:
سلام
ممنون از این همه لطف، نمی دونم چی بگم
شما هم خواستنی هستی
یا علی
سلام
اعلام نتایج مسابقه شماره 4

به نظرتون احتیاج دارم!!!!
در نظرسنجی شماره 1 منتظر نظرتون هستم
ممنون

پاسخ:
پاسخ:
سلام
حالا که برنده شدم جایزه ام چی هست؟
یا علی
۰۶ مهر ۹۲ ، ۱۸:۰۵ خادم الشهدا(میشداغ)
سلام
خدا قوت

به روزم...

یا علـــــــــی

پاسخ:
پاسخ:
سلام
مطلب خوبی بود. خدا قوت
یا علی
"نرمش قهرمانانه"

http://bavarirani.blogfa.com/post/1576

بد نیست ببینیش دوست خوبم...

پاسخ:
پاسخ:
سلام
ممنون قشنگ و مفید بود
یا علی
اطلاق مکانی: بدان معنا که محدوده ولایت «فقیه» به هیچ حد و مرز جغرافیایی مقید نمی‌شود و هر کجا که بشریت زیست می‌‌کند دایره ولایت ولی فقیه گسترده است.
www.majlesekhobregan.ir/fa/publications/mags/is_gv/magazines/013/04.htm
www.seratnews.ir/fa/news/114795/ولایت-مطلقه-فقیه-به-چه-معناست
ممنون از نظرتون...

پاسخ:
پاسخ: سلام
قابلی نداشت
یا علی
۰۶ مهر ۹۲ ، ۰۸:۳۳ امید محمدپور/وبلاگ کشوری بنام دنیا
سلام عزیز با شخصیت خوب بد زشت هفته و وبلاگ برتر و وبلاگ بد بروزم.

پاسخ:
پاسخ:
سلام
اومدم خوندم
خسته نباشید
اما مقایسه عده ای خودسر با فتنه 88 که عالم و آدم جمع شدند تا نظام اسلامی را به زیر بکشند یک کم ...
یا علی
سلام مجدد
ممنونم.نوشته یه ادم معمولیه دیگه اشتباهم توش میشه قطعا.ولی ایات وحی خداستو رد خور نداره.
آیات قشنگی بود ممنونم ازتون
+درسته خوب شما حس کودکیتونو گفتین دیگه معلومه رشادتهای اون بزرگواران کار ما و از ما بزرگترا نیس.همن دیشب داشت شبکه یک درباره شهید حسن باقری مستند نشون میداد
خیلی زیبا بود.زندگیو ایمان اونا کجا ما کجاها داریم پر میزنیم
اگه اهلش نبودن شهید نمیشدن که !!
خدا یه پنجره ای باز کرد و آدمای خاصشو از زمین گرفت
تکرار شدنی هم نیستن

پاسخ:
پاسخ:
سلام
قصد ایراد گرفتن از مطلب شما را نداشتم و فقط آیاتی را که به ریشه مرض اشاره دارد اضافه کردم
+خدا عاقبت همه مان را ختم به خیر کند
یا علی
سلام .بله تفاسیرو گفتم که شاید عمومیت برای هر جایی ندارن.منظورم قسمت اول بود که حس کردم منظورایه برای این پست من اینه که نگیم این چیزارو
ولی بخدا باهمین نگفتن هاست که گند زده شده به زندگیهای جوونا
بابا یکی نیست آموزش بده .نه پدر نه مادر نه معلمهای اموزشو پرورش
بابا هرچیزی حدی داره-حیا و عرفم حدی داره آخه!!!
من منظورم اون قسمت بود
این قسمت قرآنم کاملا قبول دارم هرچی گفته درسته فرموده خالقه وگرنه حرفاتون کاملا درسته
+چرا گفتین با خوندن این کتاب از پستم خجالت کشیدم؟
خوب درسته حرفتون ولی خوب هر انسانی یه تجربیاتی داره و شما از دید کودکیتون نوشتین

پاسخ:
پاسخ:
سلام
تجربیات من و هم نسلانم در برابر مجاهدت نسل قبل اصلا هیچ هم به حساب نمیاد
یا علی
سلام،با "بکش زیرش" به روزم

پاسخ:
پاسخ:
سلام
چشم اومدم
یا علی
سلام وبتون فوقالعاده است ...
خوشحالم که یه وب اونم اینجوری دیدم .. عکس آقا رو دیدم ذوق مرگ شدم
ممنون

پاسخ:
پاسخ:
سلام
نمی دانم چرا فکر کردید وب من فوق العاده است چون در مورد مطالبم نظر نداده اید
ممنون از حضورتان
یا علی
سلام ... خب چرته.. دبیرستان بهتر بود..نه میشه بیای وب نه بکارات میرسی از 6 کلاس دارم تا 8 شب بعدش از خستگی خابم میبره...

پاسخ:
پاسخ:
سلام
ان شاء الله وقتی خانم دکتر شدی عوضش در میاد
موفق باشی
یا علی
نخونده لایک میکنم اخه ....

بازم میام واقعا دانشگا چرته

پاسخ:
پاسخ:
سلام
مثل نخونده امضا کردنه
سوال شد برام
چرا دانشگاه چرته؟
یا علی
سلام
باذهن مریض درخدمتم، تشریف بیارین
منتظر حضورتون هستم

پاسخ:
پاسخ:
سلام
چشم حتما میام
یا علی
نظر رهبری درباره جمله شهیدباکری
در ابتدای دیدار رهبر انقلاب با خانواده های شهدای خراسان شمالی، خانم صدیقه بهاری فرزند شهید متنی خواند و در آن اشاره کرد به حرف شهید باکری که بازماندگان جنگ سه دسته می‌شوند؛ اول پشیمانها، دوم بی تفاوتها و سوم کسانی که پایبند آرمانها می‌مانند و مجبورند از غصه دق کنند.
به گزارش مشرق، رهبر انقلاب در صحبتهایشان به این حرف دختر شهید بهاری اشاره کردند و گفتند: من جمله آخر آن حرف (حرف شهید باکری) را قبول ندارم، آنهایی که پایبند آرمانها و ارزشها می‌مانند شاهد به ثمر نشستن و تناور شدن این نهال خواهند بود.

پاسخ:
پاسخ:
سلام
من هم نظرم همون نظر مقام عظمای ولایته
یا علی
فرمانده سرشان داد می‌زد. شانزده، هفده ساله بودند. دو نفری رفته بودند یک کیلومتر جلوتر درگیر شده بودند، ناامن کرده بودند ولی موقع برگشتن نتوانسته بودند اسلحه‌هاشان را بیاورند. فرمانده سرشان داد می‌زد. می‌گفت: «شما که لیاقت نداشتید، نباید می‌رفتید.» بقیه ولی تحسینشان می‌کردند. مخصوصاً جرأتشان را.
شب که شد غیبشان زد نزدیک سحر دیدیم دو نفر می‌آیند سمت خاکریز. از سر و کولشان هم انواع و اقسام اسلحه آویزان است. شانزده، هفده ساله به نظر می‌رسیدند.

***
ممنون از کمکت.

رهبری نظر شهید باکری درمورد گروه سوم رو دیدگاه دیگه ای داره و میگه اینان استوارن و...

پاسخ:
پاسخ:
سلام
اکثریتی از ایثارگران هستند که بر عهد خود وفادار خواهند ماند و مبارزه را تا ظهور دولت حق رها نخواهند کرد. این جمله شهید باکری هم دستاویزی شده تا بعضی ها به ولایت فقیه بتازند. همانطور که شهید آوینی فرموده: «زمانه عجیبی است برخی مردمان امام گذشته را عاشقند ،نه امام حاضر را. میدانی چرا ؟ امام گذشته را هرگونه که بخواهند تفسیر می کنند،اما امام حاضر را باید فرمان برند !وکوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند.»
چنان تبلیغ می کنند که همه فضایل در دوره حضرت امام خمینی (ره) بوده و در دوره مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی از اصل خود تهی شده. همان ها که کارشان به فتنه 88 کشید، کسانی که سکوت کردند و آنهایی که دو پهلو موضع گرفتند و ...
خدا عاقبت همه مان را ختم به خیر کند
یا علی
سلام خوشا بحال شما که درک کردید لحظه های خدایی رو...
نمیدونم چی بگم کاش مال یه دوره ی دیگه بودم کاش این زمان نبودم کاش لایق بودم بودن با آسمونی هارو تجربه میکردم...امان از نالایقی که من الان تو این زمان هستم...

پاسخ:
پاسخ:
سلام
و جواب تکراری من:
خوش به حال شما که به ظهور نزدیک ترید، شاید من آن موقع نباشم یا اگر هم باشم حسرت بخورم که چرا جوان تر نیستم
یا علی
سلام
این که چرا قوه قضاییه بعضی ها را محاکمه نمی کند که دست من نیست، دادگاه خیلی ها برگزار شد که در دوره آیت الله شاهروزدی علنی بود و در دوره آیت الله لاریجانی غیر علنی، فقط چند نفری مانند آقایان موسوی و کروبی و خاتمی و مهدی هاشمی باقی ماندند که اگر دادگاه آنها هم برگزار می شد ابهامات شما هم رفع می شد.
من به بعضی ها فتنه گر می گویم چون:
1- بدون سند کلیت نظام اسلامی را به تقلب در آرا متهم کردند.
2- بدون سند مردم معترض را به لشکرکشی خیابانی دعوت کردند بدون اینکه هزینه آن را قبول کنند
3- با نفوذ منافقین مسلح و ایجاد درگیری باعث ریخته شدن خون هموطنانم شدند چه معترض و چه بسیجی و نیروهای نظامی انتظامی که به وظیفه خود داشتند عمل می کردند
4- اگر از طریق قانونی ادعاهای خود را پی گیری کرده بودند این هزینه ها را برای نظام و معترضین بوجود نمی آوردند
5- چون در نظام اسلامی صاحب منصب بوذدند خودشان می دانستند که تقلب در انتخابات ریاست جمهوری در مقیاس بزرگ اصلا امکان ندارد اما شهوت قدرت چشمشان را کور کرد طوری که هنوز بعد از اعتراف اعضای ستادشان در مجلس برای رای اعتماد هنوز صدایشان برای اعتراف در نیامده.
6- طرح اتهام تقلب یک طرف، ادعای تجاوز جنسی به زندانیان و بازداشتیان را چه می گویید؟ چه کسانی پای آن نامه های اعتراضی را برای علمای اعلام و مجامع حقوق بشری امضا کردند؟
7- چرا وقتی اوباما و نتانیاهو و منافقین جنایتکار از این سران فتنه حمایت کردند و بیانیه می دادند این آقایان حداقل راه خود را از این جنایتکاران جدا نکردند و اعلام براءت نکردند از حمایت این ها؟
8- چرا فتنه گران هتاک روز عاشورا را مردان خداجو نامیدند؟
اینکه دیگر ربطی به تقلب هم نداشت؟
9- چرا از روزه خوری روز قدس در ماه رمضان، اهانت به تمثال امام خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی، شعارهای انحرافی برای فراموش شدن شعار مرگ بر آمریکا و ... یا سکوت کردند یا حمایت؟
10- چرا جزوه هایی از ستاد آنها کشف شده که حتی در آنها قانون اساسی مورد نظر خود را هم پیشاپیش تهیه کرده اند؟ این مفهومی غیر از تلاش برای تغییر نظام دارد؟
11- ادعای تقلب در انتخابات با شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه روز عاشورا چه نسبتی دارد که آقای موسوی آنها را مردان خداجو نامید؟
سوالات بسیار است و اگر نظام اسلامی باید ابهام زدایی کند آنها هم همین طور.
یا علی
تنها نگاه بود و تبسم میان ما
تنها نگاه بود و تبسم
اما نه
گاهی که از تب هیجان ها
بی تاب می‌شدیم
گاهی که قلبهامان
می‌کوفت سهمگین
گاهی که سینه هامان
چون کوره می‌گداخت
دست تو بود و دست من
این دوستان پاک
کز شوق سر به دامن هم می‌گذاشتند
وز این پل بزرگ
پیوند دست‌ها
دل‌های ما به خلوت هم راه داشتند
یک بار نیز
یادت اگر باشد
وقتی تو راهی سفری بودی
یک لحظه ... وای تنها یک لحظه
سر روی شانه های هم آوردیم
باهم گریستیم
تنها نگاه بود و تبسم میان ما
ما پاک زیستیم
ای سرکشیده از صدف سال‌های پیش
ای بازگشته از سفر خاطرات دور
آن روزهای خوب
تو آفتاب بودی
بخشنده پاک گرم
من مرغ صبح بودم
مست و ترانه گو
اما در آن غروب که
از هم جدا شدیم
شب را شناختیم
در جلگه غریب و غم آلود سرنوشت
زیر سم سمند گریزان ماه و سال
چون باد تاختیم
در شعله شفق ها
غمگین گداختیم
جز یاد آن نگاه تبسم
مانند موج ریخت بهم هرچه ساختیم
ما پاک سوختیم
ما پاک باختیم
ای سرکشیده از صدف سال‌های پیش
ای بازگشته، ای خطا رفته
با من بگو حکایت خود تا بگویمت
اکنون من و توایم و همان خنده و نگاه
آن شرم جاودانه
آن دست های گرم
آن قلب‌های پاک
وان رازهای مهر که بین من و تو بود
ما گرچه در کنار هم اینک نشسته ایم
بار دیگر به چهره هم چشم بسته ایم
دوریم هر دو
دور....
با آتش نهفته به دل‌های بی‌گناه
تا جاودان صبور
ای آتش شکفته اگر او دوباره رفت
در سینه کدام محبت بجویمت
ای جان غم گرفته بگو دور از آن نگاه
در چشمه کدام تبسم بشویمت...!
"فریدون مشیری".....

پاسخ:
پاسخ:
سلام
ممنون از شعر بلند بالا اما فکر کنم تکراری بود
به هر حال در پناه حق باشید
یا علی
۰۴ مهر ۹۲ ، ۱۱:۱۱ امید محمدپور/وبلاگ کشوری بنام دنیا
بنده در مورد تقلب یا عدم تقلب در سال 88 نظراتی دارم که دلیلی بر ابراز نظرم وجود ندارد.اما سوال دارم.
اگر تقلب نشده پس مدرک و سندی وجود ندارد.
چرا یک دادگاه با حضور وزیر سابق کشور و مسئولین شورای نگهبان و اقایان موسوی و کروبی با حضور حقوق دانان و کارشناسان سیاسی اجتمایی و رئیس نیروی انتظامی بصورت علنی با حضور رسانه های داخلی و خارجی برای شفاف سازی برگزار نمی شود؟
اگر تقلب نشده پس مدرکی هم نیست و کسانی که ادعای تقلب دارند رو سیاه می شوند و دیگر کسی هم صداش در نمیاد.اما اینکه اجازه اظهار نظر از مهندس موسوی و کروبی را گرفتند و نه دادگاهی می شند و نه ازاد باعث میشه در جامعه بعد از نزدیک به 5 سال هنوز همه بپرسند تقلب شد یا نشد.
این راهکار ساده ای هست از طرفی بخشی از جامعه واقعا توقع دارند از حکومت همون بخشی که از ازادی زندانیان سیاسی خوشحال میشند پس براشون موسوی و کروبی و خانوم رهنورد مهمه.اگر شفاف سازی شه این نقل و قل ها و اظهارات در گوشه کنار کشور برداشته میشه.درسته عزیز جان؟
سال 88 اوج پویایی سیاسی کشور بود بنده هرگز به اقای موسوی و کروبی فتنه گر نمی گم.همانطور که به اقای احمدی نژاد انحرافی نمی گم.

پاسخ:
پاسخ: سلام
این که چرا قوه قضاییه بعضی ها را محاکمه نمی کند که دست من نیست، دادگاه خیلی ها برگزار شد که در دوره آیت الله شاهروزدی علنی بود و در دوره آیت الله لاریجانی غیر علنی، فقط چند نفری مانند آقایان موسوی و کروبی و خاتمی و مهدی هاشمی باقی ماندند که اگر دادگاه آنها هم برگزار می شد ابهامات شما هم رفع می شد.
من به آقای احمدی نژاد منحرف نمی گویم اما افراد مسئله دار دور و بر ایشان بودند که برای دولت حاشیه ساز شدند.
بقیه جواب هم چون طولانی است در نظر جداگانه می نویسم
یا علی
۰۴ مهر ۹۲ ، ۰۸:۱۴ امید محمدپور/وبلاگ کشوری بنام دنیا
نظر ((شخصی)) من اینه که جریان 88 فتنه نبود بلکه یه جنبشی بود که به انتخابات و مجریان انتخابات انتقاد و بعد اعتراض و بعد از بی توجهی مسئولین شکل رادیکالی اعتراضی گرفت که البته هیچ کس از این اتفاق ثمری نبرد هم حاکمیت هم معترضین.بحث بر اینکه کی مقصر هست نیست بحث بر سر اینه که ما باید ظرفیت خودمونو در موضوع پذیرش مخالف بالا ببریم این اسم گذاشتن ها بر روی جریان غیر همسو حاکمیت باعث کینه و تفرقه روز افزون میشه.
مثال:
شما به مخالفت میگی فتنه گر و انحرافی اونها در عکس العمل به شما میگن افراطی و به عقاید شما توهین می کنند و این توهین از هردو طیف باعث کینه ورزی و دلخوری میشه.
فکر کنم حرفم منطقی باشه.
البته این نظر شخصیمه هرکسی می تونه قبولش نکنه یا تایید کنه.

پاسخ:
پاسخ:
سلام
بارها گفتم حساب معترض که به عده ای فتنه گر اعتماد کرده و برای بازپس گرفتن رای(ادعای آن هاست) به خیابان آمدند جداست.
همان فتنه گرانی که مسند های کلیدی و مهم در نظام داشتند و خودشان هم می دانستند که تقلب امکان ندارد اما برای ریاست چند روز دنیا هم خودشان را خسرالدنیا و الاخره کردند و هم برای دیگران دردسر شدند و آبروی نظام اسلامی را در دنیا بردند و خسارت جبران ناپذیر زدند و اگر امروز مشکل اقتصادی داریم دلیلی اصلیش این آقایان فتنه گر هستند که باعث شدند دشمن امیدوار شود و بر فشار خود بیفزاید.
یا علی
سلام. کلیپ زیبا از مادفعان حرم حضرت زینب سلام الله علیها تقدیم به تمام زینبیون .
حق با علی ست

پاسخ:
پاسخ:
سلام
میام می بینم
یا علی
۰۴ مهر ۹۲ ، ۰۶:۱۶ خادم الشهدا(میشداغ)
سلام
سپاس از دعوت تون

این خاطرات رو بارها و بارها از زبون بابا و رفقاش و خیلی دیگه از هم نسل هاتون شنیدم و همیشه هم ذوق زده میشم با شنیدنش....

قشنگی های خاص خودش رو داره

تو این مدت که دفاع مقدس و شهدا رو درک کردم یه چیزی رو خوب فهمیدم که...
اونها از خونشون نمیگذرند...
خونی که برای خاک شون دادند...
حالا بگذارید تکنوکرات ها بتازند...

یا علــــــــــی

پاسخ:
پاسخ:
سلام
منتقم خون شهدا روزی خواهد آمد و ان شاء الله من و شما در رکابش باشیم
یا علی
۰۳ مهر ۹۲ ، ۲۰:۳۶ عاشق ایران
سلام

خداقوت !

هفته دفاع مقدس گرامی
سلام الحمدالله که یه بار شما با من موافقید!!

پاسخ:
پاسخ:
سلام
شاید در خیلی از موارد هم فکریم اما نیازی به گفتن نیست.
من حرفم را میزنم اما میدانم که اشتباه هم زیاد دارم پس توقعم از شما و دیگر خوانندگان محترم این است که نقد را فراموش نکنند
یا علی
خیلی ها از آن روزها فرق کرده اند
تفاوتی به بلندای از توبه نصوح تا فلسفه سکس

پاسخ:
پاسخ: سلام
بالاخره روزی می رسد که باطن هر کس آشکار شود
ممنون از حضورتان
یا علی
سلام،با "سوالاتی از سر بی سوادی" به روزم

پاسخ:
پاسخ:
سلام
من هم سوالاتم را به سوالات تان اضافه کردم
یاعلی
پدر و مادرم، من راهم را انتخاب کردم. امیدوارم که پس از شهادتم گریه نکنید، چون من لیاقت اشکهای شما را ندارم. ما می‌میریم تا به رنجدیده‌های جامعة فردا بگوییم که زندگی در رفتن است نه به مقصد رسیدن. اصلاً دلتان برای من نسوزد. فقط دلتان برای اسلام بسوزد که در این دنیای پر از کفر تنهاست.
فرازی از وصیت‌نامه شهید علیرضا ارباب

پاسخ:
پاسخ:
سلام
مثل همیشه زیبا و به روز
ممنون از حضور و نظر خوبتان
یا علی
سلام،خیلی خوب توصیف کردید،خوش به حالتون که اون دوران رو تجربه کردین...
من آرزومه،کاش تو اون دوران زندگی می کردم نه الان...

پاسخ:
پاسخ:
سلام
من هم آرزومه دوران شما بودم چون لا اقل به ظهور نزدیک ترید.
شاید به سن ما قد نده جمال آقا را ببینیم و شاید هم پیر بشیم و حسرت بخوریم چرا جوان تر نبودیم
یا علی
راستی راجع به اون دوبند آخر که خیلی قشنگ بود بگم
تاسف میخورم که ای کاش انسان انقدر فراموشکار نبود تا با تغییر شرایط فکر و منش اوهم عوض شه
جانسوزتر مظلومیت کساییه که حرف مثل بغض تو گلوشون گیر کرده که فراموش نکنین چی بودیم و چی باعث شد الان لم بدیمو افاضات در کنیم......
فراموش نکنیم که یه فرشته اومد و از نسل ائمه و نورانی کرد و رفت و راهو نشون داد باز الان به سردرگمی دچار شدیم
فراموش نکنیم که به خاطر همین فراموشیمون ایمانو امام و دینو مذهب و فرهنگمونو به غارت بردنو خم به ابرو نیاوردیم و از گفت و گوی تمدن ها دم زدیم!!!!!!!
فراموش نکنیم که هنوز مادرایی هستن که عکس شهیدگمنامشنو گرفت تو دستشونو هنوزم میگردن دنبال یه نشونی از اون مثل مادر شهید بهروز صبوری
بخدا یکم انصاف و فهم باشه خوبه
.
.
.
.
.
شیعه عادت داره به اینچیزا.سیلی خوردو دم نزد فرق سرش شکافنه شدو دم نزد مصموم شدنو دم نزدن پرپر شدنو دم نزدن تا برسونن دست ما
نفهمیدیم
الهم عجل لولیک الفرج
قلمتون زیباتون مستدام دبیر

پاسخ:
پاسخ:
سلام
فراموشی خصلت انسانه تا بتونه زندگی کنه و گرنه ...
شیعه هم با مظلومیتش شیعه است و شیعه می مونه
اللهم عجل لولیک الفرج
یا علی
فدای شهدا.....بهشتی زاده شدنو بهشتی پرکشیدن
فدای اون جانبازایی که هنوزم که هنوزه مثل مرد درد میکشن و صداشون درنمیاد.
فدای تموم اسرا و آزاده ها که به منو امثال من یاد دادن لیاقتشون اینه که بهشون بگی آزاده.آزاده یعنی آزادن از بند تنبلی و مفت خوری و خیلی چیزایی که هم نسلای بنده معتادش شدن.
خیلی مرد بودن خیلی مردونه زندگی کردن.نسل شما و هم نسلاتون تو زمون جنگ درسته خیلی چیزا نداشتین اما لیاقت داشتین تو روزای پاکی نفس بکشین که فرشته هایی رو ببینین که اون روزا و اون آدما عمرا تکرار شن
از این رو به شما میگویم خوش به سعادتتان



یاد این شعر خیلی آرام بخش و پر معنی
ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس
چه سفر ها کرده ایم
چه سفر ها کرده ایم
ما برای بوسیدن خاک سر قله ها
چه خطرها کرده ایم
چه خطرها کرده ایم
ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود
خون دل ها خورده ایم
خون دل ها خورده ایم

ما برای بوییدن بوی گل نسترن
چه سفر ها کرده ایم
چه سفر ها کرده ایم
ما برای نوشیدن شورابه های کویر
چه خطرها کرده ایم
چه خطرها کرده ایم
ما برای خواندن این قصه عشق به خاک
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک
خون دل ها خورده ایم
خون دل ها خورده ایم

واقعا چه رنجها کشیدید و چه خون دلها خوردیدو سپردین دست ما و ما......................
گند زدیم با بی لیاقتیمون
شرمنده ایم بخدا
یاعلی
سلام خیلی زیبا و دردناک و غیر قابل باور بود
غیر قابل باور چون تجربه این روزها رو نداشتم .اما شنیدمو تو فیلما دیدمو الانم که یه متن زیبا رو خوندم.
حسم میگه اینکه میگفتین هواپیماهای جنگنده رو میدیدم احتمالا ساکن یکی از شهرهای مرزی هستین درسته؟
کودکی و نوجوونی سالمی داشتین ولی غریبانه
نسل عجیبی داشتین شما.همیشه تصور زندگی گذشتگان و کیفیت معیشتشون برام خیلی جالب و شایدم سخت بوده هضمش
تنها سند برای من و امثال من همین شماها هستین.منظورم هم سن و سال شما و یکم بزرگتراز شما، والدینمون.
جنگ یه واژه کثیف نیس برا ما ایرانی ها.درسته خیلی از پاکترین ها رو از دست دادیم اما حس میکنم خدا یه نگاه ویژه ای کرد به مملکت من و آدمای صاف و صادق(اون دوران البته)
چون معنی جنگ براما شیعیان بجز خونریزی و کشتنه ،اینه که
همه عزیزاتو همه آرزوهاتو همه دوستداشتنی هاتو بگیری کف دستت و بزنی تو خطی که میدونی برگشتی نیست
و میدونی چیزی بدستت میاد که والاترینه
ولی حس کودکی شما تو اون بهبوهه تو اون شرایط خیلی خاصه
چون دوران کودکی دوران عجیبیه.نه انقدر میفهمی که بتونن همه چی رو برات توضیح بدن و نه انقدر صبوری که کودکی نکنی( منظورم بازی و ....)تو اون شرایط جنگو.......
به خاطر این میگم شاید هم نسل های شما یه جورایی مرد شدنو بهتر و زودتر از نسلای دیگه فهمیدن
یه جورایی غریبین تو تاریخ
یکم حرفام شاید گنگ باشه و نتونم منظورمو کامل برسونم
اما از اونجایی که تاریخ گذشته و مطالعه گذشتگانو دوست دارم و (با خوندن زندگیهاشون ،واقعیت اینه که میترسم)
به جرئت میگم روزگار ترسناکی رو گذروندین برحسب سنتون.
جالبه تموم خاطراتو از زبون اینو اون شنیدم مثل اینکه خاطراتتون با هم نسلاتون تو هر شهر و دیاری یکی بوده.از پناهگاهو چسب به زنگ و شیشه زدن گرفته تا همون هواپیماهای بعثی
پدر من احتمالا سالهای آخر تحصیلش بود اون زمون که تعریف میکرد یه بار هواپیماها رسیدن به آسمون شهر. ما تازه از دبیرستان تعطیل شده بودیم که شرو کردن به بمباران و خیلی از بچه ها شهید شدن تو راه خونه شون.
ادامه...
۰۲ مهر ۹۲ ، ۱۴:۲۴ زائر باران
اما بعد از جنگ به قول شهید باکری رزمنده ها به سه دسته...
1- دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته پشیمان می شوند.

2-دسته ای راه بی تفاوتی را بر می گزینند و در زندگی مادی غرق می شوند وهمه چیز را فراموش می کنند .

3-دسته ای به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها دق خواهند کرد.
.
.
.
۰۲ مهر ۹۲ ، ۱۴:۱۸ زائر باران
و چه وصف خواندنی اما دوری...دور به اندازه سالهایی که گذشت و ما نفهمیدیم و ندیدیمشان...
سنمان قد نمیداد...
اما شهدای امروز...جانبازان امروز...اسرای امروز...مزار شهدای گمنام امروز را دریابیم...
۰۲ مهر ۹۲ ، ۱۴:۱۳ زائر باران
یک شب در روستایی بودم و برق رفت و تجربه اش را دارم...هنوز آن صحنه جلو چشمانم است...
شب های بدون ماه، آسمان واقعا دیدنی می شد، هزاران ستاره درخشان آسمان شب را روشن می کرد و کهکشان راه شیری با همه عظمتش پدیدار می شد و هنوز یک حسرت دوران کودکیم دیدن آسمان پرستاره شب است دور از نورهای مزاحم، عظمتی که وصف ناشدنی است!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی