میلاد با سعادت حضرت امام رضا علیه السلام را خدمت همه دوستداران حضرتش تبریک می گویم.
برای جبران مافات هم که شده با دو داستان تکراری اما شنیدنی در خدمت بزرگواران هستم...
اگر دستت را دراز کنی چیزی گیرت می آید:بزرگی که من فراموش کرده ام نام ایشان را می فرمود: یک بار پس از زیارت به دلم افتاد که من از این توسل چه چیزی دستگیرم شده است؟ در همین فکر بودم که با احساس تشنگی به سقا خانه حرم رفتم.
دستم را که زیر شیر بردم آب جاری شد و با پس کشیدن دستم آب هم قطع شد. به فکرم خطور کرد: « تا دست دراز نکنی چیزی کف دستت نمی گذارند، شرط اینکه چیزی به تو بدهند این است که اول دست طلبت را دراز کنی»
خیلی خری:
مدتی بود که غرور مرا گرفته بود، فکر می کردم با عبادت ها و ریاضت هایی که کشیده ام لابد به مقامی رسیده ام! فکر اینکه در چه مقامی هستم رهایم نمی کرد. نیت کردم به زیارت حضرت علی ابن موسی الرضا شرفیاب شوم تا حضرت با اشاره ای این سوال را پاسخگو شوند.
زیارت که تمام شد بیرون آمدم و منتظر یک نشانه بودم. خانمی را از پشت سر دیدم که بسیار شبیه خواهرم به نظر می رسید که آنها هم برای زیارت مشرف بودند.
برای زیارت قبولی جلو رفتم که خانم برگشت و نگاهی کرد و گفت: «خیلی خری»!
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت 1: برای دیدن عکس های به یاد ماندنی از حضور مقام معظم رهبری در حرم امام رضا علیه السلام اینجا و اینجا کلیک کنید. و برای دریافت کلیپ غبار روبی حرم مطهر رضوی توسط ایشان اینجا کلیک کنید
پی نوشت 2: خاطره دوم را به شخصه از سخنرانی های علامه محمد تقی جعفری رحمت الله علیه شنیده ام و هرکجا را که شک داشتم نیاوردم. متاسفانه تحریف شده این خاطره در وب منتشر شده است که موجب وهن شخصیت برجسته ایشان است.
پی نوشت 3: امیدوارم تکدر خاطر دوستان از پست پیشین جبران شده باشد.
پی نوشت 4: اگر توفیق زیارت دست داد از دعای خیر محروم نفرمایید
پی نوشت 5: مقام خریت هم عجب مقامی است!
پی نوشت 6: پاسخ سوالات هم آماده است می توانید نظر بدهید