دغدغه های یک اهل فرهنگ

آخرین نظرات
  
    جلیلی همان احمدی نژادنیست:جلیلی به عنوان یک دانش آموخته دانشگاه امام صادق (ع) به تعداد واحد های رشته تخصصی خود واحد های فقه و معارف اسلامی را گذرانده و به مفاهیمی همچون ولایت فقیه ، تبری جستن از دشمنان در برابر دوستی با اسرائیل ، پایبندی به مذهب تشیع در برابر اعتقاد به مکتب ایرانی ، جایگاه فقهی حجاب و عفاف در اسلام در برابر تسامح برای عوام فریبی ، حرمت دروغ وتهمت و الیته جایگاه والای اخلاق سیاسی در اسلام آگاهی دارد جلیلی دارای پشتوانه حوزوی است و در مکتب فقها و عالمان دین رشد یافته است تعهد وی به این مکتب را می توان در مشی تبلیغاتی وی به وضوح تماشا کرد ...

    در میان کاندیداهای موجود، جلیلی گزینه ای ولایت مدار، مردمی، ساده زیست، مقاوم، استکبارستیز است که با شعار اصلاح ساختار اداری و آزاد سازی ظرفیت های انقلابی توده های مردم، وارد گود انتخابات شده و توانسته بدنه جریان انقلابی را همراه خود کند. این ویژگی ها او را به شاخصه های احمدی نژاد سال 84 نزدیک کرده و به همین دلیل برخی کاندیداها که 8 سال برای چنین روزی برنامه ریزی کرده اند را نگران کرده است.

    یکی از دلایلی که چنین نسبتی را به سعید جلیلی می دهند این است که وی حاضر به سیاه نمایی علیه عملکرد دولت فعلی نیست و اصل انصاف را درباره آن رعایت می کند؛ این نیز علاوه بر رعایت انصاف، از آنجا که توصیه رهبر انقلاب به کاندیداهاست، حُسن او به حساب می آید. در حقیقت سعید جلیلی و حتی بدنه جریان انقلابی با «گفتمان» رئیس دولت نهم و بخشی از دولت دهم مشکلی ندارد بلکه مانند بسیاری از دلسوزان با «عملکرد» احمدی نژاد به ویژه در سال های اخیر به ویژه از دوره خانه نشینی به بعد وی مشکل دارند...

متن کامل در ادامه مطلب....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۱۲
محسن روزبه
دکتر یامین پور در گفت و گو با رجا نیوز:

من تشبیه جلیلی به احمدی نژاد را اجحاف به هردوی آنها می دانمچون برخی احمدی نژاد را چیزی شبیه رژیم صهیونیستی کردند که هرکس شبیه او بود حتما باطل است. در حالی که احمدی نزاد واجد نقاط قوتی است که مقام معظم رهبری همین اخیرا اعلام کردند.

کاندیداها اول بیایند اعلام کنند که حاضرند به این نقاط قوت اعتراف کنند یا نه؟ و اتفاقا همین کاندیداهای فعلی هم برخی از  نقاط قوت احمدی نژاد را ندارند. یعنی برخی از این 8 کاندیدا قطعا نقاط قوت احمدی نژادِ84 که هیچ، نقاط قوت احمدی نژادِ92 را هم ندارند. بنابراین اینکه کسی در برخی ابعاد شبیه احمدی نژاد باشد نقطه ضعف او  و مایه تخریب و دستمایه تضعیف او نخواهد بود. احمدی نژادِ 84 مورد علاقه مردم بود و با منش مستقل و رفتارهای ساده زیستانه و آرمانی اش آراء مردم را کسب کرد. احمدی نژادِ 84 تا سالها بعد مورد تایید رهبری و حمایت  و لطف و مهربانی ایشان بوده است.


برخی با مطرح کردن دوگانه گفتمان-اجرا بیان می کنند که ممکن است یک فرد گفتمانی باشد، اما مدیری موفق و فردی اجرایی نباشد. ارزیابی شما در این رابطه چیست؟

این فکر دوتا ایراد دارد. اول اینکه این یک بهتان است. قطعا همین الان و روی کاغذ، جلیلی نسبت به 7 کاندیدای دیگر در مدیریت اجرایی در نظام پرونده قابل دفاع تری دارد. این بهتان خودش یک اجحاف است.

ایراد دوم این است که برخی این حرف را می زنند تا نگاه حداکثری به انتخاب ریاست جمهوری را تقلیل دهند. برخی ها چون کاندیدایشان شایستگی های فرهنگی،فکری و نظری ندارد؛ پیراهن ریاست جمهوری را آنقدر تنگ و کوچک می کنند که فقط به تن کاندیدای خودشان برود. یعنی فقط می گویند مدیریت اجرایی، و فکر می کنند مدیریت کشور فقط ساختن تونل و اتوبان زدن و امثال اینهاست. پیراهن ریاست جمهوری انقلاب اسلامی قطعا اینقدر کوچک نیست.  مگر اینکه همانطور که گفتم بخواهند این مفهوم و جایگاه را اینطور کوچک کنند.این اجحاف خطرناک تر است. یعنی اینکه یک چنین تعریفی از انقلاب اسلامی ارائه شود، به نظرم خیانت به آرمانهای انقلاب اسلامی است.

اما از آن جهت این تشبیه را اجحاف در حق جلیلی می دانم که ویژگی ها  و برجستگی های منحصر به فرد او هم در این تشبیه نادیده گرفته می شود. جلیلی واقعا  یک دانشمند در حوزه علوم اسلامی و سیاست شیعی و حوزه بین الملل است. به نظرم احمدی نژاد این ابعاد برجسته  نظری و فرهنگی و گفتمانی جلیلی را ندارد.

من معتقدم انقلاب اسلامی یک ذات فرهنگی دارد و باید الهام بخش باشد. برخی تصور می کنند آمده اند رئیس جمهور کشوری مثل سنگاپور یا مالزی باشند. درحالی که جمهوری اسلامی ایران کشوری مثل بقیه کشورها نیست. یک کشور متمایز و الهام بخش است  و ذات فرهنگی دارد. شرط لازم رئیس جمهورشدن در ایران باید این باشد که فرهنگ فهم و گفتمان محور و فرهنگ محور باشد. حتی در سیاست های اقتصادی باید فرهنگ محور باشد.کسی که این فهم فرهنگی وگفتمانی از انقلاب اسلامی را نداشته باشد شایستگی ریاست جمهوری و شرط لازم ورود به دایره انتخاب را ندارد. سعید جلیلی در این زمینه منحصر به فرد است. یعنی این مساله تصورش موجب تصدیق است و نیازی به استدلال ندارد که سعید جلیلی بین سایر کاندیداها هم در مبانی نظری، اسلامشناسی، فهم اسلامی از حوزه سیاست و فرهنگ و اقتصاد بی نظیر است. هم سابقه تحصیلی اش این را نشان می دهد و هم آثار مکتوبش. آثار مکتوب او هم متعلق به خودش است، یعنی آثاری نیست که دانشجویان و دوستانش نوشته باشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۳۷
محسن روزبه
1-چرا کاندیداهای اصلاح طلبان مواضع روشنی در حمایت از انقلاب و قانون اساسی در فتنه 88 نداشتند؟ و چرا به حمایت کسانی که در فتنه نقش داشتند و به قانون تمکین نکردند در حالیکه با همین قانون مسوولیت هایی مانند ریاست جمهوری داشتند افتخار می کنند؟

2-جلیلی در واکنش به اظهارات عارف گفت: چرا در دولت شما هرگاه اعتراضی به دولت شما می شد به بدترین نحو و با بی تدبیری با آن برخورد می شد؟ برای مثال در سمیرم 8 نفر و در ایذه 4 نفر کشته شدند. دانشجوی ستاره دار در زمان کی انجام شد؟ معین نامه می نویسد به خاتمی که با 50 عضو انجمن اسلامی مستقل برخورد امنیتی و قضایی و اطلاعاتی و ... شود.

3- جلیلی در واکنش به سخنان قالیباف گفت:اگر کشوری اصول و منافعش در تعارض و تقابلذبا شما بود شما چگونه می خواهید با آن برخورد کنید؟ در گزارش شما به عنوان برنامه راهبردی دیپلماسی جمله ای ذکر شده که با نگاه شما نمی خواند. اگر ما در جهان بدنبال نظمی هستیم نباید به گونه ای باشد که تصویر خارجی آن چالش قدرت هژمون باشد؟ در صورتی که یکی از بحث های اساسی در سیاست خاجی ما این است ما نگاه هژمون را قبول نداریم.

4-محسن رضایی از کاندیداهای عضو ائتلاف پیشرفت (ولایتی، قالی باف، حداد عادل) پرسید ظاهرا شما اختلافات آشکاری با هم دارید و جای سوال است با وجود این اختلافات بر چه مبنایی با هم ائتلاف کردید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۲ ، ۰۱:۳۶
محسن روزبه
   اگر باید سد تحریم‌ها را شکست و از تهدید محاصره اقتصادی، فرصت به فعلیت رساندن استعدادهای موجود را فراهم کرد، و اگر مقصد امنیت و منافع ملی از مسیر گفتمان مقاومت و مجاهدت می‌گذرد، لاجرم باید به شاخص تقوا و شجاعت و استقامت بیش از همیشه بها داد. اگر هم از تدبیر و سخت‌کوشی و مراقبت از اطرافیان و مبارزه با فساد اقتصادی و حل چالش تورم و پرهیز از حاشیه سازی و باج ندادن به دشمنان و امتیازخواهان سخن می‌گوییم که هر یک شاخص مهمی است، می‌توان تمام این مشخصه‌ها را به مثابه دانه‌های تسبیح بر محور «تقوا» جمع کرد. ضعف تقواست که افرادی را وامی‌دارد به طمع و توقع چند رأی بیشتر، واقعیت‌ها و حقایق را زیر پا بگذارند، بی‌انصافی و سیاه‌نمایی کنند، از اصول و منافع ملی تخفیف بدهند، عروسک خیمه‌شب‌بازی باندها باشند و با کوک آنها تنظیم شوند، از نرمش یک طرفه با آمریکا و غرب سخن بگویند و وعده‌های فریبنده ناشدنی بدهند.
   تقوا و حرّیت است که رجال سیاسی را از حصار تنگ باندها و اطرافیان می‌رهاند و مجال استفاده از توانمندی‌های علمی و کارشناسی و ملی به دولت جدید می‌دهد. آنها که برای قدرت حرص نمی‌زنند و حق را زیر پا نمی‌نهند و از باطل آویزان نمی‌شوند و به اولویت باورها ایمان دارند و در عین حال به اعتبار پاک‌دستی و ساده‌زیستی و امانتداری در عمل نشان می‌دهند که غمخوار معیشت توده‌های مستضعف هستند، در این مسیر اولویت دارند. و صدالبته رئیس‌جمهور جدید باید از همه ظرفیت‌ها و از جمله سایر نامزدهای متعهد بهره گیرد.

محمد ایمانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۲ ، ۰۱:۲۶
محسن روزبه

سایت خبری شفاف نوشت:

یک کارشناس مسائل دینی به نشانه هایی از تحجرگرایی در جامعه فعلی اشاره و اظهار کرد: این افراد خشونت کیش هستند و قصد ترویج خشونت را در جامعه دارند، اینها هستند که هیچگاه پایبند به قانون و مقررات نبوده و حقوق مردم را نادیده گرفته و زیر پا می گذارند.


علی کرمی فریدنی در گفت وگو با خبرنگار شفاف به شاخص های گفتمان متحجران اشاره و اضافه کرد: یکی از مهمترین شاخصه های آنها این است که به ظواهر خیلی اهمیت می دهند و در کارهایشان تنها به دنبال ظاهرسازی و ریاکاری هستند به طور مثال تسبیح دارند دعای توسل می خوانند در آغاز و پایان سخنان خود از امام زمان (عج) سخن می گویند دم از ولایت می زنند این مسائل ظاهر آنها را حفظ می کند ولی از سویی دیکر به محتوای این مسائل کاری ندارند.

حد و مرز نامشخص متحجران در جامعه ما
فیردنی یادآور شد: حد و مرز متحجران در جامعه ما مشخص نیست زیرا این افراد حد و مرزی برای خود ندارند؛ به زیرکی اختلاس می کنند و از طرف دیگر ظاهر خود را موجه نشان می دهند. حال شما بروید و جسنجو کنید و ببنید کدام کس، فرد یا شخص و  جریان و گروه در این مسائل میگنجد زیرا در قالب می توان متحجران را به خوبی شناخت.

وی در ادامه به نشانه های از تحجرگرایی در جامعه فعلی اشاره کرد و اظهار کرد: این افراد خشونت کیش هستند و قصد ترویج خشونت را در جامعه دارند و اینها هستن که هیچگاه پایبند به قانون و مقررات نیستند و حقوق مردم را نادیده گرفته و زیر پا میگذارند.

http://www.shafaf.ir/fa/news/178099


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۲ ، ۰۶:۲۲
محسن روزبه
صبحانه انتخاباتی الف جمعه 17 خرداد:

   از جلیلی غیر از این انتظار بود. شناختی که از حامیان جلیلی وجود داشت این انتظار را ایجاد کرد که جلیلی راه احمدی نژاد را دنبال کند. سابقه گروه پایداری این بوده است که با نفی رقبا رشد کند. و این مهمترین شباهت پایداری با احمدی نژاد است که برخی را به اشتباه می اندازند که ایندو از یک اتاق، فرمان می گیرند.

   اما جلیلی این راه را نرفت. سبک انتقاد کردن سعید جلیلی اخلاقی و آموزنده بود. حتا در نقد حسن روحانی نیز با ادب ظاهر شد. چه آنکه خیلی ها می گفتند جلیلی از عملکرد روحانی در شورای امنیت ملی حرفها دارد.

   جلیلی علیه هیچ کس حرف نمی زند. تنها نامزدی است که کاری به دولت های گذشته ندارد و اگر هم نقدی داشته است نهاد دولت را نقد کرده است. بجز مواردی که در نقد روحانی و آنهم در حضور وی مطرح کرده است.

   جلیلی مدل اخلاقی تبلیغات رسانه ای را به نمایش گذاشته و مهمتر اینکه توانسته است اطرافیان خود را به شکل قابل تحسینی مدیریت کند. با اینکه بخشی از اطرافیان جلیلی را جریان های تندرو گرفته اند اما جلیلی با میدادن ندادن و نسپاردن مسئولیت های اصلی ستادش به این جریان و بها دادن به جوان های معتدل و عدالتخواه، اجازه تخریب و رفتارهای غیراخلاقی را نداده است و توانست ستادهایش را مدیریت کند. همچنین در کنترل رسانه های وابسته به خود نیز توفیق نسبی داشته است.

   در همین راستا اخیرا سعید جلیلی به رسانه های منسوب به خود درخصوص نحوه انتقاد از قالیباف تذکر جدی داده است. وی انتقاد برخی از رسانه های افراطی به قالیباف و اتهام تکنوکرات زدن به وی را غیراخلاقی دانسته و هشدار جدی نسبت به ادامه این رفتارها داده است.

   فارغ از هرنوع جهت گیری سیاسی، حضور چنین نامزدهایی در انتخابات باعث می شود خاطره ای خوش و ماندگار از رقابت های انتخاباتی در ذهن مردم باقی بماند.

http://alef.ir/vdchxwnzm23n6kd.tft2.html?189435

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۲ ، ۰۶:۱۶
محسن روزبه
 

   دیشب که اولین فیلم تبلیغاتی آقای دکتر حدادعادل و به عبارتی مرد آرام سیاست را می دیدم حس کردم با سایرین تفاوت هایی داشت که نتوانستم از کنار آن بی تفاوت رد بشوم.

   اول اینکه به  دیدار با علما نپرداخته و این یک سنت شکنی بود. گرچه علمای اعلام بارها اعلام کرده اند این دیدارها به معنای تایید نامزد خاصی نیست.

   انتقاد کرد اما سیاه نمایی نداشت،ادعای منجی بودن هم نکرد، وعده چند روز و چند ماه هم نداد، و فقط برداشته های خود تاکید کرد، برعکس خیلی ها که نداشته های دیگران را بجای داشته های خود به رخ ملت کشیدند.

   اما بارز ترین قسمت این مستند پرداختن به فتنه 88 بود که تا امروز مغفول مانده بود. حوادث عظیمی که معیار اخلاق گرایی، قانون مداری و ولایت پذیری می تواند باشد. آزمونی که دکتر حداد عادل کارنامه روشن و درخشانی در آن دارد. در روزهای سخت و فتنه هاست که عیار هرکس سنجیده می شود.دفاع از اسلام، دفاع از انقلاب، دفاع از ولایت فقیه مایه افتخار ماست.

 و حدادعادل ثابت کرد مرد اخلاق است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۲ ، ۰۲:۰۵
محسن روزبه

    داستان این فتنه هم داستان بسیار عجیبی بود که در طول 80 سالی که بنده عمر کرده ام، چنین حادثه ای را ندیدم و پیش از وقوعش هم تصور نمی کردم چنین چیزی بتواند اتفاق بیفتد.

     انسان لایه های عجیبی در درون خویش دارد که شاید خودش هم اصلاً از آنها اطلاعی نداشته باشد. یعنی انسان دارای یک لایه بیرونی است که آگاهانه با آن مواجه است و این حالت گذراست. یک لایه زیرینی هم دارد که می رسد به اعماق روح آدم و البته ثبات آن اندکی بیشتر است. در درون انسان لایه هایی وجود دارد که حتی خودش هم از آنها بی خبر است. یعنی به اصطلاح در مرتبه خودآگاهی اش منعکس نیست و الّا «ان الانسان علی نفسه بصیره». این نکته ای است که انسان بداند دارای لایه های گوناگونی است و با شناخت یک لایه، این انسان نمی تواند خودش یا دیگران را بشناسد. انسان با شناخت سطحی از خودش نمی تواند خویشتن خودش را بشناسد. نمی تواند بفهمد که چه سرنوشتی و چه آینده ای در انتظارش است. بیشتر مواقع انسان در برخورد با این موارد دچار اشتباه می شود. به همین ترتیب این قضیه درباره شناخت ما از دیگران نیز صدق می کند. انسان در آنِِ واحد دارای لایه هایی متعددی است که بیشتر آنها برایش مکشوف نشده یا دوست ندارد که آنها را به یاد آورد. می تواند به آنها توجه کند، اما به علت اینکه شاید خوشش نیاید یا برایش ناپسند باشد، می خواهد آنها را حتی برای خودش مخفی نگه دارد. تعبیر زیبایی در قرآن وجود دارد که «یخدعون انفسهم؛ خودشان را فریب می دهند.» این واقعیتی است که گاهی آدمیزاد، خودش ، خودش را فریب می دهد. این اختصاص به افراد خاصی ندارد و در شرایط مختلف زندگی، همه ما شاید به مناسبت هایی خودمان را فریب دهیم. از جمله اینکه نمی خواهیم باور کنم فرد بدی هستیم یا دارای نقاط ضعف بیشماری هستیم. به همین علت من کارهایم را پیش خودم توجیه می کنم. این نکته ای است که انسان باید در حوادث تاریخی به ویژه در رفتار و حالات افراد دقت کند و آنها را در تجربه های شخصی خودش به کار ببندد.درسی که می توانیم از این گونه حوادث بگیریم این است که سعی کنیم به لایه های زیرین وجود خودمان توجه کنیم؛

    نکته دوم، مسئله تحول است و این یک واقعیت دیگری است که انسان در یک زمان ممکن است مسیری را طی کند و در این مسیر، انتخاب صحیحی هم داشته باشد، اما در ادامه، مسیر خود را تغییر دهد. عکس این هم ممکن است

    عامل تغییر مسیر آدمی یا انتخاب یک مسیر جدید، از دو کانال سرچشمه می گیرد. به عبارتی اراده انسان بر اساس دو پایه شکل می گیرد؛ یکی شناخت انسان است و دیگری تمایلات آدمی. بنابراین اگر اشکالی در رفتار انسان حاصل شد و کاری انجام داد که نباید آن را انجام می داد، عامل آن این بوده که یا در شناختش دچار اشتباه شده یا نقصی در تمایلاتش حاصل شده است.  اگر بگوییم علت این انحرافی که از سران فتنه گرفته تا کسانی که در سطوح پایینی هستند، فقط یک عامل بوده، به نظر بنده قضاوت صحیحی نیست

    اگر فکر کند آن افرادی که باعث تغییر مسیر خلافت شدند تا آنهایی که سیدالشهدا را به شهادت رساندند، همه مبتلا به جهل بودند یا نمی دانستند که حق با کدام طرف است، این گونه قضاوت کردن بسیار ساده انگاری است. چگونه می شود افرادی که بیشترین ارتباط را با پیامبر داشتند و بارها از زبان پیامبر درباره ویژگی های اهل بیت نکات مهمی را شنیده و رفتار پیغمبر با اهل بیت را دیده بودند، پس از ارتحال پیامبر چنین رفتاری با آنها کنند؟  چطور می شود آدمی در عین حالی که می داند یک کاری بد است و عواقب بدی دارد، در عین حال آن را انجام می دهد؟ برای یکی مثل من حوادث پس از انتخابات تا حدودی به این سوال پاسخ داد که اصل مسئله در تعارض خواسته های انسان است. انسان خواسته های متعارضی دارد که باهم جمع نمی شود! ما می دانیم که آخرتی وجود دارد و می خواهیم که در آن سعادتمند باشیم ، اما در عین حال می خواهیم در دنیا هم با لذت و راحتی زندگی کنیم ! این دو متعارض با هم جمع نمی شود. وقتی این دو با هم تعارض پیدا می کنند، باید بدانیم که میدان جنگی در درون ما درست شده که باید یکی از آنها را انتخاب کنیم.


    گاهی یک خواسته در آدمی رسوخ می کند و در وجود آدمی ملکه و تثبیت می شود.وقتی خواسته ها به صورت مکرر مطرح شد و به صورت عادت در آمد و در انسان رسوخ کرد و جزء شخصیتش شد ، اینجاست که در مقام تزاحم قطعا این صفت بر صفاتی که به صورت ملکه در نیامده برتری خواهد یافت.

    تا پیش از ریاست فرد خوبی بود اما پس از آن، دچار تغییر می شود و آن بخش از روحیات منفی بر بخش های دیگر غلبه می یابد. به نظر بنده باید به دقت نقطه ضعف های اخلاقی و دلبستگی افرادی که دچار تغییر و انحراف شده اند را بررسی کرد تا متوجه شد که چه چیزی آنان را به اینجا کشانده است. درباره برخی از این خواص نمی توان گفت که اینان نمی فهمیدند. بله برخی از اینها فکر قوی ندارند، کودن هستند که علائم و نشانه هایی دارد اما برخی از این خواص در مسائل گوناگون جهانی نظر می دهند و به نوعی صاحب نظرند، اما در این فتنه راه را عوضی رفتند. بدون شک ریشه این انحراف به دلبستگی های این افراد برمی گردد که از گذشته در وجودشان بوده، رشد کرده و دیگر به جایی رسیده که اسیر آن خواسته شده اند. از چنین افرادی نمی توان انتظار داشت که به این آسانی اصلاح بشوند.

    این درس بزرگی است که اگر تمایلی در من ریشه دوانده، آن ریشه را بیابم و آن را تضعیف کنم و  نگذارم قوی بشود. اینکه آدم توقع داشته باشد افرادی را انتخاب کند که از هر گناهی مصون باشند، توقع بی جایی است. اما می توان فرد اصلح را انتخاب کرد؛ فردی که عیوبش کمتر باشد.

  اوایل انقلاب گفت وگویی بین چند نفر از شخصیت ها واقع شد که الان هم موقعیت های خیلی مهمی در کشور دارند. در آن جلسه دوستانه که من البته به صورت اتفاقی در آن حاضر بودم ، صحبت از این بود که هر یک از آنها آینده انقلاب را چگونه می بینند؟ فکر کنم همان سال های اول یا دوم انقلاب بود. جریانات منافقین و ترورها و ناامنی های داخل کشور پیش آمده بود. یکی از آن آقایان گفت: به نظر من امام تا هشت ، نه سال دیگر زنده است. تا امام زنده است، بالاخره این انقلاب ادامه پیدا می کند اما بعد از وفات ایشان، کشور شلوغ می شود و اختلافات داخلی رخ می دهد و نهایتاً ایران مثل لبنان می شود.(منظور اینکه دچار جنگ داخلی می شود) فعلاً ماییم و این چند سال که امام زنده است. این یک آدم به اصطلاح خودی بود که آن وقت یک موقعیتی هم داشت که بعدها یک موقعیت مهم تری هم پیدا کرد و الان هم در جاهایی و در مجالس مهمی عضویت دارد. وقتی فردی که خودش در انقلاب است و مسئولیت هم دارد آینده انقلاب را این گونه می بیند، درباره دیگران و به ویژه بیگانگان باید چگونه قضاوت کرد.  آنها تجربه هایشان را خوب اعمال کرده بودند و در بسیاری از جاها جواب نیز گرفته بودند. اما این فرهنگ غنی ما را خوب نخوانده بودند و نتوانسته بودند پیش بینی کنند، لااقل اگر این اندازه را می دانستند روز عاشورا به سیدالشهدا جسارت نمی کردند. از روی حماقت مضاعفشان بود و این ملت را خوب نشناخته بودند و تأثیر دین و ایمان و سیدالشهدا را در مردم درک نکرده بودند! والا کسانی که با شعار سیادت به میدان آمدند و شال سبز به گردن انداختند چطور حمله کنندگان به هیآت حسینی و هتاکان به عاشورا را مردم خدا جو می نامند؟! خداوند می خواست که اینها را رسوا کند.

    این که چرا رهبری از همان اول جلوی این فساد را نگرفتند و مبارزه نکردند. اولا باید گفت که ایشان سکوت مطلق نکردند، والا باید پرسید چه کسی در طول این سالها جریان اشرافی گری را نقد کرد؟ چه کسی در برابر اصلاحات آمریکایی ایستاد؟ چه کسی اصلاحات اسلامی و حقیقی را مبارزه با فقر و فساد و تبعیض معرفی کرد ؟ چه کسی عدالت و پیشرفت را به مسئله اول کشور و مطالبه عمومی تبدیل کرد ؟ چه کسی بهتر از دیگران شاخصه های خط امام را تبیین کرد و در برابر تحریف نظرات امام ایستاد ؟ چه کسی مبارزه با آمریکا و صهیونیزم را به عنوان شاخص انقلابی گری حفظ کرد؟ قطعا شاخص ترین چهره رهبری معظم انقلاب بودند نه احزاب و شخصیت ها .

 بخشی از مصاحبه اختصاصی هفته‌نامه 9 دی با حضرت آیت الله مصباح یزدی درباره روانشناسی سران فتنه ـ 89/9/27

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۱۴
محسن روزبه
 

  و برای جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگ، تهدیدی بزرگتر از نادیده گرفتن فرصت ها و مهمل گذاشتن ظرفیت ها و معطل کردن نیروها وجود ندارد.

انتقاد شدید استاد پناهیان از هنرمندان بویژه هنرمندان انقلابی

منبع:http://www.598.ir/

لینک دانلود:

http://s4.picofile.com/file/7792804294/18169_973_honar_enghelab.mp3.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۱۵
محسن روزبه
امام خمینی که شما دم از آن می زنید و گاهی افتخار می کنید در کنارش مبارزه کردید از چه هنری دفاع می کرد؟





۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۲۱
محسن روزبه