چند روز پیش کلیپی را ستاد مردمی!(این روزها همه ستادها مردمی هستند و خودجوش ان شاء الله که همین طور است) یکی از کاندیدا های ریاست جمهوری در فضای مجازی منتشر کرد که آن کاندیدا را در حالی که دو مداح به جای مدح اهلبیت ایشان را مدح میکردند نشان می داد.در ذهن سیره معصومین و بزرگان را مرور کردم.
آنچه مشخص است اینکه مبنا و منشا دیکتاتوری و اعمال قدرت فردی، باورهایی است که از راه های
نادرست در ضمیر افراد نفوذ پیدا می کند و این باورها بیشتر ثمره تملقات و
چاپلوسی هایی است که عمدتا در فرهنگ جوامع وجود دارد. شخصی در برابر
پیامبر(ص) ایستاد و حضرت را با زبان تملق ستایش کرد: پیامبر(ص) با اعتراض
به او گفت: آنچه درباره من گفتی دیگر تکرار نکن. و در جای دیگر فرمود: در
دهان متملقان و مداحان خاک بپاشید. (احثوا التراب فی وجوه المداحین) شاید
در میان آسیب های فرهنگی، پدیده یی شوم تر از تملق در برابر صاحبان قدرت
نباشد.
امیر مومنان علی(ع) در نامه به مالک اشتر، وی را از چاپلوسی افراد درباره اش بر حذر داشت:
تا
مى توانى با پرهیزکاران و راستگویان بپیوند و آنان را چنان پرورش ده که تو
را فراوان نستایند، و تو را براى اعمال زشتى که انجام نداده اى تشویق
نکنند، که ستایش بى اندازه و چاپلوسی خودپسندى مى آورد، و انسان را به
طغیان و سرکشى وا مى دارد.نامه 53
نیز زمانی که امیرمومنان علی(ع) در
صفین مشغول سخنرانی بودند، شخصی آن حضرت(ع) را بسیار ستود، امام(ع)
فرمود: مردم از پست ترین حالات زمامداران در نزد صالحان این است که گمان برند آنها دوستدار ستایش اند،و کشورداری آنان بر کبر و خودپسندی استوار باشد.وخوش ندارم در خاطر شما بگذرد که من ستایش را دوست دارم و خواهان
شنیدن آن مى باشم . سپاس خدا را که چنین نبودم.و اگر ستایش را دوست می داشتم آن را رها رها می کردم به خاطر فروتنی در پیشگاه خدای سبحان،و بزرگی و بزرگواری که تنها خدا سزاوار آن است.گاهی مردم ،ستودن افرادی را برای کار و تلاش روا می دانند اما من از شما مى خواهم که
مرا با سخنان زیباى خود نستایید تا از عهده وظایفى که نسبت به خدا و شما
دارم ،برآیم و حقوقى که مانده است، بپردازم و واجباتى که بر عهده من است و
باید انجام گیرد، اداء کنم. پس با من آن گـونه که با پادشاهان سرکش سخن مى
گویند، حرف نزنید،و چنان که از آدم های خشمگین کناره می گیرنددوری نجویید و با ظاهر سازى (چاپلوسى) با من رفتار نکنید.خطبه 216 نهج البلاغه دشتی
در دوران معاصر هم ، امام خمینى(ره) در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى
زمانی که آقاى فخرالدین حجازى(نماینده اول مردم تهران در نخستین دوره مجلس
شوراى اسلامى) ایشان را مورد ستایش قرار داد (و البته نیتش نیز خیر بود)
فرمود :«من خوف این را دارم که مطالبى که آقاى حجازى فرمودند درباره من،
باورم بیاید. من خوف این را دارم که با این فرمایشات ایشان و امثال ایشان
براى من یک غرور و انحطاطى پیش بیاید. من به خداى تبارک و تعالى پناه
مىبرم از غرور. من اگر خودم را براى خودم نسبت به سایر انسانها یک مرتبتى
قائل باشم، این انحطاط فکرى است و انحطاط روحى.»صحیفه امام، ج12، ص 343 – 351.
لینک دانلود:
http://s4.picofile.com/file/7792781933/maddahi_ghalibaf_0_.3gp.html