دغدغه های یک اهل فرهنگ

آخرین نظرات

با مرور سه دولت گذشته در می یابیم که در هر سه دولت هرچه به انتهای دوره نزدیک می شویم زاویه آنها با خط اصیل اسلام و انقلاب، به مرور بیشتر می شود.در دولت سازندگی که اولویت خود را توسعه اقتصادی قرار داده بود،و خصوصا با تشکیل حزب دولت ساخته کارگزارن شاهد این هستیم که نظریه های سرمایه داری دیکته شده از سوی بانک جهانی و کپی برداری از مدل توسعه کشورهایی مانند کره جنوبی و بی اعتنایی به مقوله فرهنگ سبب ایجاد مشکلات حاد اقتصادی نظیر تورم 50درصدی توام با مانور اشرافیت مدیران می شود بطوری که در انتخابات دوم خرداد کسی که نماد ادامه وضع موجود بود رای نمی آورد و با یک تقلب گفتمانی فردی که منتقد وضع موجود بود اما تیم کارگزاران را پشت سر خود داشت زمام دولت اصلاحات را بدست می گیرد.

دولت اصلاحات اما اولویت را به توسعه سیاسی داد ومدیریت اقتصادی به کارگزاران سپرده شد که تفاوتی با سلف خود نداشت.و در این دوره شاهد این هستیم که نظریه های کهنه غرب به عنوان دغدغه های رییس دولت و از زبان شخصی در کسوت روحانیت گفته می شود و آرمان های بلند انقلاب اسلامی جای خود را به شعارهای آزادی و جامعه مدنی می دهد،ولنگاری سیاسی و مطبوعاتی به حدی می رسد که در مطبوعات آندوره به تمامی مقدسات اسلامی توهین می شود.و کار به جایی می رسد که شعارهای انقلاب اسلامی در انتخابات 84 در بین کاندیداها فقط از طرف یک نفر مجددا مطرح می شود و با اقبال عمومی مواجه می گردد.

مهم ترین شعار آقای احمدی نژاد بازگشت به آرمان های انقلاب اسلامی و توجه ویژه به بحث عدالت بود.اما به مرور زمان شاهد بودیم که هر چه نفوذ حلقه انحرافی در اطراف رییس دولت افزایش می یابد از توجه به ارزش ها کاسته می شود تا جایی که رییس دولت در مقطعی مقابل امام امت و ولی فقیه می ایستد.

دولت مردان هر چه از منبع اصیل دریافت معارف الهی اسلامی و روحانیت اصیل فاصله می گرفتند،زاویه آنها با خط اصیل لتقلاب اسلامی بیشتر می شد.

اگر اعتقاد و التزام به اسلام ناب محمدی که مرجع آن روحانیت اصیل و در راس آنها ولایت فقیه می باشد در منش دولت مردان به طور کامل وجود می داشت امکان زاویه و انحراف آنها نیز کمتر می شد.اگر آقای احمدی نژاد که با شعاراحیای گفتمان انقلاب اسلامی دو دوره مورد اعتماد مردم قرار گرفت شاگردی مکتب علمای ربانی که همان مکتب اهل بیت است را رها نمی کرد آیا ممکن بود در دام حلقه انحرافی بیفتد؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۱۱
محسن روزبه
مشرق - «به چه کسی رأی بدیم؟»؛ «شعارها  را ولش کن کدومشون می‌تونن گرونی رو کم کنند؟» و...

این روزها، وقتی در فضاهای مختلف، از این دست جملات می‌شنوید به‌سرعت مورد خطاب واقع می‌شوید که به جای این "شعارها" باید بدانیم دقیقاً به "چه کسی" باید رأی بدهیم. به عبارتی بلافاصله از شما "تعیین مصداق" می‌خواهند.

به نظر نویسنده، این اتفاق می‌تواند به عنوان یک پدیده در گفتمان انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار بگیرد. این روزها در مواجهه با حرف‌های انقلابی، سه دسته واکنش می‌بینیم:

اول، واکنش مثبت و پذیرا؛ که این شکل تفکر را بسیار جذاب می‌داند.

دسته دوم، افرادی که کاملاً مخالف این دیدگاهند. آنها اصولاً آدم‌های خسته‌ای هستند و اصلاً نمی‌توانند برای خودشان هضم کنند که این روزها کسی گرسنه باشد و حرف از آرمان بزند. شاید بهتر باشد بگوییم اینها سرخوردگان انقلاب اسلامی‌اند.

دسته سوم هم نظری ندارند که این‌ها همان گروه خاکستری هستند.

این مقدمه را گفتم تا به اینجا برسیم که نگرانی من، آمدن و نیامدن این آقا و آن آقا نیست. نگرانی من، این سرخوردگی است که در بخشی از جامعه امروز، نسبت به گفتمان انقلاب اسلامی پیش آمده است.

در سبک زندگی انقلابی، یک‌سری کلیدواژه هست که این کلیدها بسیار کارشا و البته دقیق و عمیقند. مثل آرمان، مکتب، اسلام، عدالت، جهاد و... حالا تصور کنید در نظامی که بر اساس تفکر انقلاب اسلامی  برپا شده است این دست واژه‌ها کنار گذاشته شود؛ به نظر می‌رسد فاجعه‌ای رخ خواهد داد.

در این روزهای ایران، تنها کسی که یک‌تنه حنجره‌اش لبریز از کلیدواژه‌های انقلاب است حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است. او بی‌محابا بر گفتمان انقلاب اسلامی پافشاری می‌کند والبته اهالی سیاست کمتر به سمت شکافتن و پرداختن به آنها می روند چون زیّ انقلابی با شرایط زیستی فعلی بسیاری از سیاسیون همخوانی ندارد.

فکر می کنم با انقلابی زندگی‌کردن فاصله دارد که بگوییم: آنهایی که در دو دوره اخیر به احمدی‌نژاد رای داده‌اند باید الآن استغفار کنند. ناگفته پیداست که هرکسی در نظام انقلابی به "شخص" رأی بدهد باخته است. ما همان موقع به "گفتمان احمدی‌نژاد" رأی دادیم یعنی "عدالت" و "مقاومت" و "معنویت" و... امروز هم گفتمان "عدالت" و "مقاومت" و "معنویت" از حنجره کارنامه و برنامه هر کسی در بیاید به همان رأی می‌دهیم. قطار گفتمان انقلاب اسلامی دارد ایستگاه به ایستگاه می‌رود ...آنهایی که پیاده شدند.. پیاده شدند. ما می‌رویم.

برای این رفتن و نماندن، باید دست از تبنلی برداریم و به جای گشتن به دنبال مصداق، ملاک‌ها را پیدا کنیم. ملاک که باشد، مصداق، خودش را به‌راحتی نشان می‌دهد. ملاک که باشد، دیگر آه و افسوس نمی‌ماند. حتی اگر انتخاب ناروایی شکل بگیرد مأجور خواهیم بود. امام (رضوان‌الله تعالی علیه) به مایاد دادند زندگی آرمانی را. ممکن است زندگی آرمانی با تراز امروز زندگی‌ها همخوانی نداشته باشد، یا به عبارتی سخت باشد اما شدنی است. آرمان انقلاب، مشخص است. اگر صاحب‌تشخیص باشیم تکلیف هم معلوم می‌شود. پس می‌توانیم کاملاً عملی به یک نفر برسیم. باز هم می‌گویم  ما تکلیف را عمل می‌کنیم، حسن و قبحش با ما نیست.

در اینکه تکلیف موجب پیشرفت مادی و معنوی می‌شود اصلاً شک نکنیم. سرخوردگی وقتی پیش می‌آید که "شخص‌محوری" در میان باشد. من "فلانی" را انتخاب کردم، حالا که بد عمل می‌کند سرخورده می‌شوم. "منیّت"، پاشنه آشیل است اما "انجام تکلیف" یعنی رنگ خدایی زدن به کارها. یعنی تحلیل انقلابی از وضعیت و رسیدن به اینکه چگونه تکلیف‌مان را انجام دهیم. مصداق ما در این انتخابات، باید برآمده از "تکلیف" و "تحلیل" باشد. در این صورت، ما سرخورده نیستیم حتی اگر تمام عالم بگویند انتخاب ما بد است. مهم، تکلیف است، نتیجه، هرچه باشد اگر تکلیف را درست انجام داده باشیم خوب است. "خوبِ مطلوب"، انجام تکلیف است. حسن نگاه تکلیف‌مدارانه همین است که ما با تمام توان، به تکلیف می‌رسیم نتیجه، به ما ارتباط ندارد. وَ مَا رَمَیْتَ إذْ رَمَیْتَ وَلکنَّ‌اللهَ رَمَی.

حالا کسی ممکن است بگوید ما نمی‌توانیم  مصداق پیدا کنیم. مگر می‌شود مکلف، مصداق نداشته باشد؟ مکلف باید برای ثانیه‌های کارهایش ملاک و مصداق داشته باشد. تربیت تکلیفی، اصلاً اجازه نمی‌دهد ما مصداق نداشته باشیم. من نمی‌گویم چشم‌بسته یک‌کاری بکنیم  یا برویم گوشه مسجد سبوحٌ قدوس بگوییم بعد هم بیاییم یک رأی بدهیم و برویم و اصلاً برای‌مان هیچ چیزی مهم نباشد. لازمه انجام تکلیف، همین ملاک‌مداری ماست.

مَخلَص کلام، تحلیل انقلابی و تکلیف‌مداری راه نجات از تردیدهاست. اگر به این دو توجه کنیم، مصداق، خود را به ما نشان می‌دهد. ما انتخاب می‌کنیم آن هم انتخابی مبتنی بر ملاک‌های انقلابی والبته این‌گونه است که سرمان را بالا می‌گیریم و می‌دانیم که در مقابل مکتب و گفتمان انقلاب اسلامی سربلندیم.
حامد حجتی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۲ ، ۰۸:۰۴
محسن روزبه
آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهددر خطبه های نماز جمعه در سالروز سوم خرداد با اشاره به ولادت امیرالمومنین(ع) و روز فتح خرمشهر  تصریح کرد: فتح خرمشهر، طلیعه درخشان هشت سال دفاع مقدس است.

وی با بیان اینکه امیرالمومنین(ع) تابلوی عظمت، شجاعت، آسمانی بودن و مظلومیت است گفت: در مظلومیت ایشان، آن امری که از همه بیشتر علی(ع) را ناراحت کرده و ایشان ان را به عنوان یک گلایه مطرح می‌کنند این است که مردم ایشان را با معاویه مقایسه می‌کنند و می‌گویند علی خوب است یا معاویه؟

عضو خبرگان رهبری مطالبه مردم در راستا شکم و تامین امنیت را از دیگر عوامل مظلومیت امیرالمومنین(ع) دانست و اظهار داشت: مردم که می‌دیدند امنیتشان از بین رفته است آمدند و گفتند ما مدیری می‌خواهیم که امنیت و شکم ما را مدیریت کند.

امام جمعه مشهد با بیان اینکه وقتی مطالبه مردم شکمشان و آرام کاسبی کردن شد آنگاه امیرالمومنین(ع) کنار معاویه قرار می‌گیرد، اثرات این اتفاق را پیوستن شبانه 80 هزار نفر از لشکر امام حسن(ع) به لشکر معاویه دانست و افزود: آنگاه آنها می‌گویند ما معاویه را می خواهیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۲ ، ۰۷:۵۰
محسن روزبه
خبرنامه دانشجویان ایران: مهدی مقدسی// پس از جنگ بدر، شخصی به پیامبر (ص) عرض کرد: «من با تعداد زیادی از قدرتمندان یهود پیمان دارم، اما اکنون که آنها ما را تهدید به جنگ می کنند ... من از دوستی و هم پیمانی با انان برائت می جویم. هم پیمان من تنها خدا و پیامبر اوست» عبدا... بن ابی از سرشناسترین منافقین صدر اسلام، در پاسخ، پرده از استدلال موافقین مذاکره و پیمان، نه در آن مقطع زمانی که برای همه دوران بر می دارد: «ولی من از هم پیمانی با یهود برائت نمی جویم، زیرا از حوادث مشکل می ترسم و به آنها نیازمندم.»
 
استدلالی مبتنی بر ترس از قدرت های مادی و کارشکنی های طاغوت و ظالم زمانه یا به عبارتی ترس از غیظ و اخم آن که به تعبیر وی منجر می شود به حوادث مشکل. حوادثی چون حصر اقتصادی، تحریم اجتماعی و  حملات نظامی .

در شرایط کنونی دنیا و جایگاه نظام جمهوری اسلامی و نسبت آن با ابر قدرتهای مادی، غالب استدلال های موافقین سازش با مستکبران عالم بالاخص آمریکا در فضای مشابه فضای ذهنی عبدا...بن ابی مطرح می شود.
 
سخنان بهزاد نبوی عضو حزب منحله مشارکت و نماینده مجلس ششم از مشهورترین آنهاست: «اینجانب از آمریکای تا بن دندان مسلح می ترسم. چرا که من شخصی عمل نمی کنم، به خاطر مصالح و منافع، ازآمریکای تا بن دندان مسلح و تنها ابر قدرت دنیا به کشورم می ترسم. قطع رابطه با آمریکا جزو اصول انقلاب ما نبود. اگر موقعیتی پیش بیاید، به آمریکا می روم و با نمایندگان آمریکا دست می دهم و مذاکره می کنم و نیازی هم نمی بینم از کسی اجازه بگیرم.»(روزنامه اعتماد، 28مهر1381)
 
یا در جای دیگری احمد شیرزاد دیگر عضو حزب مذکور و نماینده مجلس ششم می گوید: «برای ترسیدن شعور ترس لازم است. بعضی ها ممکن است نترسند، چون شعور درک خطر را ندارند.»(یاس نو دوم اردیبهشت82 )
 
یا همین سخنان چند روز پیش حسن روحانی کاندیدای اصلاح طلب انتخابات آتی در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف مبنی بر اینکه «آمریکا کدخدای دنیاست.»

ایراد این استدلال در پیش فرض آن نهفته است. در این استدلال قدرت دانستن طاغوت زمانه در هر دو عصر مشهود است. این قدرت پنداشتن پیش فرضی است که نتیجه ای جز ترس از آن ندارد. این در حالی است که اصولا در اسلام به طور عام و تشیع به طور خاص مادیت(مثل پول و سلاح) منشا قدرت به حساب نمی اید. قدرت های ناشی از معنویت ناب، قدرتی است که قدرت های برخاسته از مادیت نمی توانند با ان رقابت کنند.
 
در چنین شرایطی است که کفار قریش در پیشنهادی به پیامبر(ص) اعلام میدارد حاضر است قدرت مادی اعم از ثروت های کلان و حتی تولیت کعبه را به وی بسپارد به شرط آنکه حضرت از رسالت خویش دست بردارد. این پیشنهاد به تعبیری با هدف پایین آوردن قدرت پیامبر مطرح می شود تا در صورت قبول آن از سوی حضرت، قریش قادر به مبارزه با آن باشد چرا که مبارزه با قدرت معنوی به دلیل عدم توانایی در درک زوایای ان نا ممکن است.

با چنین رویکردی فرمایشات حضرت امام که«آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» یا «من با اطمینان می گویم، اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت می نشاند.» قابل تفسیر است. ان چنان که ایشان اصلا آمریکا را قدرت به حساب نمی آورد.

سخنان عبدا... بن ابی که ناشی از ضعف در ایمان و عدم درک معارف اسلامی است ، موجب نزول وحی وآیات 51 تا 54 سوره مائده شد: «ای کسانی که ایمان اورده اید، یهودیان و مسیحیان را دوستان خود مگیرید...هر کس از شما آنان را به دوستی گیرد قطعا در زمره آنان به شمار می آید...آنان که در دل هایشان بیماری شک و تردید است، برای طرح دوستی با یهودیان و مسیحیان شتابان به میان آنان می روند و به دروغ می گویند : می ترسیم گزندی به ما برسد و به یاری آنان نیازمند شویم. امید است خداوند برای مومنان پیروزی پدید آورد و یا از جانب خود امری پدیدار سازد، آنگاه بیمار دلان سست ایمان از آنچه در دوستی با یهودیان و مسیحیان در دل هایشان نهان می داشتند پشیمان می شوند.»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۲ ، ۰۵:۵۲
محسن روزبه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۴۷
محسن روزبه
به سهم خود سالروز ولادت مولای متقیان امیر المومنین حضرت علی علیه السلام را به دوستداران آن حضرت تبریک عرض می کنم.

بی مناسبت نیست سخنی گهربار از آن حضرت را چراغ راه قرار دهیم:

من اصلح ما بینه و بین الله، اصلح الله ما بینه و بین الناس: هر کسی که میان خود و خدا را درست نماید، خدای تعالی نیز میان او و مردم را اصلاح می‏نماید.

 و من اصلح امر آخرته اصلح الله امر دنیاه: و کسی که کار آخرتش را نیکونماید، خدای تعالی نیز کار دنیایش را نیکو می‏نماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۱۴
محسن روزبه


زمانه عجیبی است برخی مردمان امام گذشته را عاشقند ،نه امام حاضر را. میدانی چرا ؟ امام گذشته را هرگونه که بخواهند تفسیر می کنند،اما امام حاضر را باید فرمان برند !

وکوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۲۳
محسن روزبه
یکی از مصادیق تقلب گفتمانی این است که در فضای انتخاباتی جریانات مختلف سیاسی چه اصولگرایان و چه اصلاح طلبان برای انتخاب کاندیدای اصلح آدرس غلط به مردم می دهند

کلاهی به نام نظر سنجی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۵۲
محسن روزبه
این روزها و با نزدیک شدن به 24 خرداد، گفت و گوهای انتخاباتی در جامعه هم رونق بیشتری گرفته است. اگر پای صحبت مردم، نشسته باشید حتماً شنیده اید که برای تعیین مصداق «فرد اصلح»، دلیل می آورند و سعی در قانع کردن دیگران دارند.

بعضی ها می گویند: باید به آقای ... رأی داد؛ چرا که او تجربه ی زیادی در امور اجرایی دارد.

عده ای می گویند: ما که به آقای ... رأی می دهیم؛ چون در مسئولیت قبلی خود، ساخت و سازهای زیادی انجام داد.

دسته ای می گویند: رأی ما فقط آقای ... ؛ چون او یک انسان ارزشی است.

و خلاصه هرکس از یک زاویه، به قضیه نگاه می کند و به یک نتیجه ی خاصی می رسد اما یک جانبه نگری و بی توجهی به ابعاد گوناگون «ریاست جمهوری»، آفتی است که همه باید از آن پرهیز کنند.

«کسانى که میخواهند صلاحیت ها  را ملاحظه کنند و بر اساس آن تصمیم‌گیرى کنند، همه چیز را در کنار هم باید ببینند. رئیس جمهور، هم باید کارى باشد، هم باید مردمى باشد، هم باید مقاوم باشد، هم باید ارزشى باشد، هم باید باتدبیر باشد، هم باید پابند به قوانین و مقررات باشد ... هم باید درد مردم را احساس کند، هم باید طبقات مختلف مردم را ببیند؛ اینها خصوصیاتى است که در انتخاب آن کسى که ما میخواهیم کلید اجرائى کشور را به او بسپریم، نقش دارد.» [ - بیانات مقام معظم رهبری/ 16 اردیبهشت 1392]


http://javananebonabi.blogfa.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۴۲
محسن روزبه
حزب الله اهل اطاعت و ولایت است و قدر نعمت می شناسد، فداکار است و از مرگ نمی ترسد و گوش به فرمان "اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم" سپرده است.و اینچنین تو گویی خداوند وظیفه تحقق اهداف الهی همه انبیا را بر گرده صبور و پرقدرت آنان نهاده است و چه شرفی از این بالاتر.

حزب الله از جانب خداوند مامور است که انسان را و جهان را تغییر دهد،انسانی که امروز بیش از هر زمان دیگر گرفتار ظلمت شرک و بت پرستی است.در اینچنین دنیایی که بشر امروز بت خویشتن را می پرستد، ظهور حزب الله معجزه ایست که از نفحات قدسی دم مسیحایی امام امت بر می آید.

"فان حزب الله هم الغالبون"

لینک دانلود:

http://s4.picofile.com/file/7773950000/aviny_hezb_allah.mp3.html



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۴۸
محسن روزبه