حکایت دولت پیشنهادی آقای روحانی
توضیح:
1-این یک مثل برای رساندن یک پیام است و لا غیر
2-آقای روحانی رییس جمهور محترم یک روحانی در مدارج بالای علمی در حد اجتهاد و عضو مجلس خبرگان رهبری است
3-فلذا قصد من از این روایت شبیه سازی ایشان با یک شخصیت غیر حقیقی و کلاش نیست
و اما اینگونه حکایت کرده اند که:
فردی کلاش و فراری به ده دوری متواری شد و آنجا برای گذران زندگی مجبور شد خود را یک ملا جا بزند. البته مردم روحانی دوست ما هم او را با آغوش باز پذیرا شدند و ملای تقلبی هم به رتق و فتق امور دینی مردم مشغول شد.
تا اینکه ماه مبارک رمضان فرا رسید. و از آنجا که روزه گرفتن برای ملای قلابی بسیار دشوار بود، و ریشه کن کردن ماه مبارک هم به یکباره نا ممکن می نمود لذا استراتژی قدم به قدم را برگزید و تمهیدی اندیشید و از کم اطلاعی مردم سوء استفاده کرده و تا سالیانی چند هر سال چند روزی از ماه مبارک رمضان کاست تا بلکه بتواند آنرا ریشه کن کند.
گذشت و گذشت تا اینکه در بستر مرگ افتاد( و خدا این توفیق را از او سلب نمود ). در بستر بیماری در حالی که وصیت می کرد و البته با حسرت، می گفت: حیف، توفیق نشد تا معضل ماه مبارک رمضان را به کلی حل کنم!
حکایت ما حکایت کابینه معرفی شده از طرف دکتر روحانی است که خواسته یا نا خواسته با معرفی افراد مسئله دار و دخیل در فتنه های گذشته سعی دارد به مرور زمینه را برای تطهیر فتنه گران و بازگشت بی هزینه آنها در نظام جمهوری اسلامی فراهم کند. در قدم اول قرار است که چند وزیر بتوانند از فیلتر مجلس شورای اسلامی که اتفاقا به اصولگرا شناخته می شود عبور کنند و از این طریق راه را هم برای ورود افراد مسئله دار تر به ارکان نظام بوجود آورند و به مرور بگویند چه کشکی چه دوغی، فتنه کجا بود؟
اما همانطور که از ملای قصه ما سلب توفیق شد ایشان هم مطمئن باشد که اگر فرصت خدمت را غنیمت نشمارند توفیق از ایشان سلب خواهد شد همانطور که از اصولگرایان هم سلب شد.
این امانتی است ارزشمند در دست شما. آنرا پاس بدارید و به خاطر رفقای حزبی و جناحی به اطمینان مردم پشت پا نزنید.
ولی بنظرم دلیل نیمشه پس قضیه اهم و مهم چی میشه؟