دغدغه های یک اهل فرهنگ

آخرین نظرات

موازی با خیابان "اسعدالاسعد" خیابان کوچکی است بنام "شارع خلیل" که همچون "اسعدالاسعد" هدف تیراندازی کتائبی بود و هر جنبنده ای در آن هدف گلوله قرار می گرفت. من در کنار این خیابان، پشت دیواری بلند ایستاده بودم و دزدانه از کنار دیوار به "عین الرمانه" نگاه می کردم و کمین گاه های آنها را بررسی می نمودم. خیابان ساکت بود، پرنده ای پر نمی زد-حتی صدای گلوله ها نیز خاموش شده بود-سکوتی وحشتناک تر از مرگ سایه گسترده بود...و من در دنیایی از بهت و حیرت و ناامیدی سیر می کردم...

آن طرف خیابان ، در فاصله 10 متری من خانه ای بود که بچه ای دو یا سه ساله در آن بازی می کرد. در خانه باز بود و یکباره بچه به میان خیابان کوچک دوید...

بدون اراده فریادی ضجه وار و رعدآسا که تا آن زمان نظیرش را از خود نشنیده بودم، از اعماق سینه ام به آسمان بلند شد...نمی دانم چه گفتم؟ و چه حالتی به من دست داد؟ و انفجار ضجه ام چه آتشفشانی بر انگیخت؟...اما فورا مادری جوان و مضطرب جیغی زد و با موی ژولیده و پای برهنه به میان خیابان دوید...هنوز دستش به کودک نرسیده بود که صدای تیری بلند شد و بر سینه پرمهرش نشست! چرخی زد و با ضجه ای دردناک بر زمین غلطید. دستی به سینه گذاشت. از میان انگشتانش خون فواره میزد. دست دیگرش را به سوی بچه اش دراز کرده بودو می گفت: "آه فرزندم! آه فرزندم!"

من دیگر نتوانستم تحمل کنم، جای درنگ نبود. خطر مرگ و ترس از خطر ، دیگر جایی از اعراب نداشت، با سرعت برق خود را به وسط خیابان رساندم و با یک حرکت بچه را بلند کردم و با یک خیز دیگر خود را در طرف دیگر خیابان به داخل خانه کشاندم...گلوله می بارید و مسلما تیراندازان ماهر کتائبی منتظر این لحظه بودند، اما شانس بود و حساب احتمالات تا از میان گلوله ها کدام یک ما را به خاک بیندازد...

وارد خانه شدم، بچه زیر بازویم دست و پا می زد، به سمت مادر توجه کردم، دیدم هنوز دستش به طرف فرزندش دراز است و دیدگانش نگران ماست! وقتی از سلامتی ما اطمینان یافت آهی دردناک کشید و سرش را بر زمین گذاشت و دستش نیز بر زمین افتاد...بچه را در گوشه ای گذاشتم و آماده شدم تا خود را برای نجات مادر به مهلکه بیندازم..تمام این حوادث یکی دو ثانیه بیشتر طول نکشید، ولی آنقدر مخوف و ضجه آور بود که تا اعماق استخوانم نفوذ کرد...

در این هنگام دوستان رزمنده ام نیز فرا رسیده بودند و بی محابا از هر گوشه ای رگبار گلوله را همچون باران به سمت "عین الرمانه" سرازیر کردند و پرده ای از گلوله برای حمایت ما بوجود آوردند. در این موقع به وسط خیابان رسیده بودم و رزمنده ای دیگر نیز کمک کرد و در مدتی کمتر از یک ثانیه مادر را به خانه کشاندیم...بچه خود را به آغوش مادر انداخت، مادر آهی کشید و بچه را به سینه سوراخ شده خود فشرد. بچه گریه می کرد و از گوشه چشم مادر قطره اشک سرازیر شده بود...اشک سرور، اشک شکر برای نجات فرزندش...

اما آرام آرام دست مادر شل شد و چشمان خسته اش به سمت گوشه ای خشک گردید. آری مادر جان داده بود و بچه هنوز می گریست. زنها و بچه های همسایه جمع شده بودند، شیون می کردند، فریاد می زدند، می آمدند و می رفتند، شلوغ شده بود...

اما من در دنیایی دیگر سیر می کردم، به دور از مردم، به دور از سر و صدا و به دور از معرکه جنگ، به این کودک خیره شده بودم، کودکی که جنایت کرده بود! و چه جنایتی! مادرش را به کشتن داده بود و در عین حال بی گناه بود و از صورت معصوم و چشمان اشک آلود و لبهای لرزانش پاکی و صفا و نیاز به مادر خوانده می شد...

به صورت این مادر فداکار نگاه می کردم که دستش بر روی سینه اش و پنجه هایش در میان خون خشک شده بود. گوشه چشمانش هنوز اشک آلود بود و از گوشه لبش لبخند آرامش و آسایش خوانده می شد.

لبنان-ژانویه 1967


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۱۱
محسن روزبه

در ایام تبلیغات انتخابات شاهد بودیم که هر گروه و دسته ای در رسانه های خود خصوصا در فضای مجازی نتایج نظرسنجی هایی را انتشار داده و انرا به یک نهاد معتبر بدون ذکر نام نسبت می دادند و جالب اینکه رسانه حامی هر جریان نامزد مورد حمایت خود را در وضعیت بهتری نسبت به رقبا نشان میداد.

البته نمی توان منکر اعتبار نسبی برخی نظر سنجی ها شد اما به نظر میرسد تکیه بر نظرسنجی ها که گاهی بیشتر به نظر سازی می ماند آفت هایی دارد که اشاره خواهد شد:

1- ایجاد توهم در نامزد ها و هوادارانشان که پیروز حتمی هستند، همان طور که در فتنه 88 نامزد متوهم با تکیه بر آمار غیر واقعی که در اختیار او قرار می گرفت شب انتخابات و در حالیکه هنوز فرصت رای گیری به پایان نرسیده بود خود را پیروز قطعی انتخابات معرفی کرد و شد آنچه شد.

2-حتی اگر نظر سنجی ها با اعتبار و صحت بسیار بالا انجام گیرند نمی توانند دلیل مناسبی برای انتخاب باشند و تکیه بر نظرسنجی ها افراد جامعه را از تکلیف گرایی و تلاش جهت شناخت کافی برای رای دادن مبنی بر حجت شرعی و انتخاب اصلح باز می دارد.

3-بازار داغ نظرسنجی ها نشان می دهد که مردم کماکان جلوتر از خواص حرکت می کنند و بجای اینکه خواص نبض اجتماع را بدست داشته باشند و به نقش هدایت گری مشغول باشتد این خواص هستند که نبضشان با نظر سنجی ها بالا پایین می پرد.اگر خواص در میان مردم حضور داشته باشند و این حضور منحصر به ایام تبلیغات انتخابات نباشد به عبارت دیگر با مردم و بین مردم زندگی کنندنیازی به نظرسنجی ندارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۲۷
محسن روزبه
خدمت به مردم واجب است حتی از نماز واجب تر، چون قابل قضا کردن نیست، چون حفظ نظام از اوجب واجبات است و حفظ نظام بدون اثبات کارآمدی و رضایت مردم ممکن نیست، زیرا "الناس علی دین ملوکهم"، و بهترین تبلیغ برای نظام و حتی اشخاص نیز سابقه خدمت صادقانه است، خدمتی که مردم (همه مردم ایران نه یک قشر یا محل خاص) آنرا در زندگی روزمره خود حس کنند، ببینند و باور کنند، نه اینکه با تبلیغات پرحجم بخواهیم آنرا به خورد مردم بدهیم، مردم روستایی که در تامین آب آشامیدنی خود نیز مشکل دارند خدمات شما در فلان شهر و فلان قسمت هر قدر هم با ارزش باشد را لمس نمی کنند زیرا او در ابتدایی ترین امکانات خود مانده و شما تبلیغ تونل و ... را می کنی، چون یادمان رفته که آفت خدمت نیت غیر خالصانه است، مردم می بینند و تمیز می دهند چه خدمتی صادقانه است و چه خدمتی برای رای آوری.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۰۱
محسن روزبه

در سفری که برای تبلیغات ریاست جمهوری به یکی از شهرستان ها و روستاهای اطراف آن داشتم به عینه احترام مردم خصوصا روستایان محترم را نسبت به لباس روحانیت دیدم. و به این یقین رسیدم که اعتماد مردم به لباس روحانیت در رای آنها به منتخب مردم بی تاثیر نبوده است.

روحانیت محترم خصوصا سادات باید این اعتماد را قدر بدانند و بیش از این به حضور بین مردم و تبلیغ معارف دینی و تبیین مبانی جمهوری اسلامی بپردازند. متاسفانه جای سوال داشت که چرا حوزه های علمیه روحانیون و طلاب را از تبلیغ در انتخابات منع کرده بودند و حتی این اجازه به آنها داده نشده بود که به تبیین اندیشه های امام خمینی و مقام معظم رهبری در باید ها و نباید های انتخابات بپردازند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۴۵
محسن روزبه

مردم خدمتگزار می خواهند نه قیم. باید به انتخاب مردم احترام گذاشت، باید به منتخب مردم نیز به همان اندازه احترام گذاشت، مردم این رفتار شما را هم می بینند که وقتی از شما روی گردان شده اند، به جای اینکه دلیل آنرا در خود ببینید به دنبال مقصر می گردید و به نیروهای نظام تهمت تحجر و حماقت می زنید.

برای مردم مهم نیست اصلاح طلبید یا اصولگرا یا اصلاح طلب اصولگرا یا هر نام دیگر که روی خود گذاشته اید، مردم از این نام ها و دسته ها و گروه ها عبور می کنند همانطور که بارها نشان داده اند،مردم خدمتگزار می خواهند و وقتی جواب اعتمادشان با ناسپاسی داده می شود و فرصتی را که برای خدمت در اختیارتان گذاشته اند صرف دعواهای بی حاصل می کنید کلید خدمت را بازپس گرفته و به دیگری می دهند.

چون می دانند طبق فرموده رهبر معظم انقلاب همه کسانی که تایید شورای نگهبان را می گیرند نیروهای داخل نظام هستند و رای به هر کدام از ایشان رای به نظام است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۲۵
محسن روزبه

فرازهایی از بیانات حضرت آیت الله مصباح یزدی پس از انتخابات ریاست جمهوری در جمع گروهی از اساتید و اعضای هیات علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره):

در این جلسه خواستم صورت مسأله را طرح کنم تا انگیزه‌ای شود و کسانی در باره آن مطالعه و تحقیق کنند و پاسخی برای ابهاماتی که ممکن است برای مردم پیش بیاید،‌ پیدا کنند. این مسائل باید حل شود تا بصیرت دینی حاصل شود. بصیرت یعنی همین‌؛ یعنی فریب مکرهای شیطانی را نخوریم. معلوم نیست با نشستن در گوشه‌ای و با نماز و ذکر و عبادت، یا اکتفا به درس و بحث، بتوانیم جواب خدا را بدهیم. البته تحمل ملامت، مخصوصاً از دوستان آسان نیست. بی‌جهت نیست که در قران در باره مؤمنین می‌گوید: لاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ؛ چون از هر عذابی سخت‌تر این است که انسان در معرض تهمت و افترای دیگران قرار گیرد، یا تحقیرش کنند و یا بگویند این‌ها افراطی و تندرو هستند. اگر واقعا ما در برابر این مسایل تکلیفی نداریم، برای چه خود را در معرض چنین زحماتی قرار بدهیم؟! اما به نظر می‌رسد اگر ما این مسایل را پاسخ ندهیم در پیشگاه خدا جوابی نداشته باشیم.

این چند روز واقعا یک حماسه سیاسی در کشور اتفاق افتاد که از جهاتی می‌شود گفت پدیده‌ای کم‌نظیر بود و ما در سطح جهانی چنین اجتماع پرشور و با حرارت و با احساس مسئولیتی سراغ نداریم. چنین حرکتی در سطح جهانی برای موقعیت نظام اسلامی ایران بسیار مهم بود و از بیانات مقام معظم رهبری در اول سال و بعد هم تأکیدات ایشان بر این‌که هر کسی، با هر گرایشی در انتخابات شرکت کند، می‌توان فهمید که خود شرکت کردن در انتخابات موضوعیت دارد. عملاً هم ملاحظه می‌فرمایید که بعد از انتخابات رسانه‌های خارجی، حتی شخصیت‌های برجسته و مسئولان کشورهای غربی لحن کلام و کیفیت برخوردشان عوض شده است و این مسأله نظر مقام معظم رهبری را تأیید می‌کند که خود حضور مردم در صحنه و پای صندوق‌ها موضوعیت دارد.

عموم مردم هم منتظر بودند که ببینند حضرت امام رضوان‌الله‌علیه یا مقام معظم رهبری بر چه ویژگی‌هایی تکیه می‌کنند و چه شاخص‌هایی را معرفی می‌کنند تا بر اساس آنها کسانی که این ویژگی‌ها را دارند، پیدا کنند و به آن‌ها رأی بدهند و برای عموم مردم هم هیچ معیاری اطمینان‌بخش‌تر از کلام امام و مقام معظم رهبری نیست؛ اما رهبری هیچ‌گاه، به خصوص در انتخابات اخیر تأکید داشتند که نفیاً و اثباتاً در خصوص هیچ یک از کاندیداها اظهارنظر نمی‌کنند و هیچ‌کس، حتی خانواده و فرزندانشان هم خبر نداشتند که ایشان به چه کسی رأی می‌دهند. در این‌جا این سؤال مطرح می‌شود که می‌دانیم مقام معظم رهبری مصلحت کشور را می‌خواهند، اما مصلحت کشور به دست بعضی‌ از کاندیداها بهتر از دیگران تأمین می‌شود، پس چرا ایشان نظر خود را اظهار نمی‌کنند و چرا به‌گونه‌ای بیان نمی‌کنند که مردم بفهمند باید به چه کسی رأی بدهند؟ قاعدتاً ممکن است کسی بگوید ـ‌همان طور که رهبری هم فرمودند‌ـ مردم باید خودشان اصلح را شناسایی کنند و به دیگران هم بشناسانند؛ اما باز این سؤال پیش می‌آید که چرا خود مقام معظم رهبری اصلح را به دیگران نمی‌شناسانند؟ جوابی که به نظر می‌رسد این است ‌که درست است که عنوان اولی اقتضا می‌کند که ایشان هم مثل دیگران، به نحوی کاندیدای اصلح را به مردم معرفی کنند تا مصالح تأمین شود و کسی سر کار بیاید که برای اسلام و نظام مفیدتر باشد؛ اما اگر این‌گونه عمل کنند، هم در داخل و هم در خارج متهم می‌شوند که انتخابات فرمایشی است و نظام از ابتدا نقشه کشیده که شخص معینی انتخاب شود و همه کارها زمینه‌سازی و صوری است! چنین رفتاری در شرایط موجود بین‌المللی برای کشور زیان‌آور است؛ چون دموکراتیک‌بودن انتخابات اصل بسیار مهمی است و هر چه این امر را خدشه‌دار کند، به جایگاه و ارزش اجتماعی، سیاسی کشور لطمه وارد می‌کند و همه، به خصوص ایشان باید این جایگاه و ارزش را حفظ کنند. علاوه بر این‌که اگر چنین وضعی پیش بیاید، طبعاً کسانی که شاخص‌های مورد نظر رهبری را در خود نمی‌بینند، در انتخابات شرکت نمی‌کنند، یا آن را تحریم می‌کنند و یا به آن اهمیت نمی‌دهند. در این صورت هم حضور حداکثری مردم در صحنه انتخابات تحقق پیدا نمی‌کند.

نمی‌توانیم بپذیریم که چون مقام معظم رهبری کاندیدای مورد نظر خود را معرفی نمی‌کنند، یا بزرگان و مراجع صلاح نمی‌دانند فردی را معرفی کنند، دیگران هم نباید چنین کنند. اگر با این کار ضرری متوجه اسلام و مسلمین شود، ما چه عذری پیش خدا داریم؟ آیاحفظ شأن و جایگاه شخصی توجیه مناسبی برای سکوت است؟ اصلاً شأن کدام است؟ چه شأنی بالاتر از هدایت مردم به راه راست و جلوگیری از فساد؟ هر کسی وقتی می‌بیند که مردم راه اشتباهی را می‌روند وظیفه شرعی دارد که آنها را ارشاد کند و جلوی فساد را بگیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۰۰
محسن روزبه

مهم ترین مشخصه انتخابات ریاست جمهوری 92 فضای آرام و بدون حاشیه آن بود. بطوریکه شاهد کمترین تخریب در مناظره ها و تبلیغات انتخاباتی بودیم و مردم عزیزمان فرصت یافتند در فضایی عقلانی بدور از جو احساسی کاذب به انتخاب دست بزنند.

رییس جمهور منتخب با چند صد هزار رای توانست در دور اول پیروز شود. در حالیکه همین دولت برگزار کننده انتخابات را در دوره قبل به تقلب 15 میلیونی متهم کردند. سلامت کامل انتخابات که مدعیان دیروز تقلب نیز به آن اعتراف کردند نشان داد که نظام اسلامی فارغ از اینکه چه دولتی از چه جناحی مسوول برگزاری انتخابات است تمام توان خود را در صیانت از آرای ملت بکار می گیرد.

باید منتظر بود و دید آیا کسانی که جشن ملی انتخابات 85 درصدی را به فتنه 88 مبدل کردند آیا حاضرند (هرچند دیر هنگام) به خطاهای خود اعتراف کنند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۲
محسن روزبه
وعده‌های شیرین حسن روحانی
خبرنامه دانشجویان ایران: در روزهایی که حسن روحانی برای یازدهمین رقابت ریاست جمهوری آماده می شد، دولتش را با دو کلمه کلیدی تدبیر و امید معرفی کرد. دولتی که به گفته خودش دولت خودشیفتگی نیست، دولت فقر محور نیسا و به شدت مخالف تمرکز گرایی است.

مجله مهر: وعده‌های انتخاباتی روحانی فقط محدود به اقتصاد نیست. یازدهمین رئیس جمهور ایران که به سیاست‌های فرهنگی، دیپلماتیک و داخلی دو دولت گذشته انتقاد داشت، با تکرار این جمله که «هر کس می‌خواهد وضع 8 سالی که گذشت ادامه یابد به من رای ندهد» دولتش را یادآور دولت آیت الله هاشمی و دولت حجت الاسلام خاتمی معرفی کرده بود. روحانی پیش از انتخابات وعده‌های زیادی به مردم داده بود که باید دید چقدر این وعده‌ها به عمل نزدیک می‌شوند.

 

اقتصاد

  • مردم در همان 2 ماه اول آثار کارهای انجام‌شده را می‌بینند. برای از پیشِ‌روی برداشتن مشکلات اقتصادی برنامه یک‌ماهه، 3ماهه، یک‌ساله و 4ساله در نظر گرفته‌ایم.
  • اساس برنامه‌ اقتصادی من بر دو محور «تولید ثروت ملی» و «توزیع عادلانه ثروت» استوار است. اگر بتوانیم ثروت ملی را افزایش دهیم، می‌توانیم زندگی و معیشت مردم را بهبود بخشیم.
  • یارانه افرادی که دارای حقوق ثابت هستند مثل کارگران و کارمندان باید تقویت شود.
  • در نظر داریم در دولت تدبیر و امید در کنار یارانه نقدی،‌ باید یارانه کالایی به مردم داده شود تا دهک‌های پایین و قشر ضعیف دغدغه نداشته باشند.
  • صدقه گرفتن افتخار نیست صدقه دادن افتخار است؛ مردم نیاز ندارند دست به سوی دولت دراز کنند بنابراین من کاری می‌کنم که دولت به سوی مردم دست دراز کند.
  • اساس اقتصاد دولت تدبیر و امید دادن آرامش و برداشتن نگرانی از مردم است، این دولت به دنبال این مسئله است که رونق اقتصادی آنچنان برقرار شود که مردم درآمد سرشار داشته و اصلا نیازی به 45 هزار تومان نداشته باشند.
  • ما می‌توانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور بوجود آوریم و در آن تحول اقتصادی بتوانیم با اینجاد یک دوره تنفس به کارخانه‌ها و مراکز تولیدی که امروز مشکل دارند، مشکلات آنها را در آن مدت کوتاه حل و فصل کنیم‌.
  • در این دولت برای  بیماران صعب العلاج کارت هوشمند صادر شده و هزینه درمانشان بر عهده دولت خواهد بود، همچنین دانشجویان دانشگاه ها نیز در فضایی امن وآزاد تحصیل کرده و زنان نیز دارای حقوق اجتماعی برابر مردان خواهند بود و تمامی دختران وبانوان در محیطی امن به زندگیشان ادامه خواهند داد.
  • امروز 5میلیون نفر در کشور ما فاقد بیمه خدمات درمانی هستند که باید بتوانیم این بیمه را توسعه داده و همگانی کنیم. تمام مردم ایران باید از بیمه خدمات درمانی برخوردار شوند و زیر پوشش بیمه قرار گیرند تا مخارج سنگین درمان تعادل یابد.

 

اشتغال

  • برنامه اقتصادی من حل معضل اشتغال به خصوص برای تحصیل‌کرده‌هاست.
  • دولت تدبیر و امید نخواهد گذاشت این همه جوان بیکار در این کشور حضور داشته و چندین میلیون معتاد به خاطر نداشتن نشاط و شادی به شادی های کاذب روی آورند.
  • بیکاری امروز تنها مشکل اقتصادی نیست بلکه مشکل اجتماعی و خانوادگی و معضل فرهنگی است و ده‌ها معضل دیگر به همراه دارد. مشکل بیکاری که باعث شده است از هر ۵ ازدواج یکی به طلاق منجر شود. با رونق اقتصادی این کار به راحتی امکان‌پذیر است.
  • دانشجویان باید با صنعت و کشاورزی آشنا شوند تا بلافاصله بتواند بعد از فارغ‌التحصیلی شغل پیدا کنند.
  • من بیمه ویژه برای زنان آسیب دیده را تشکیل خواهم داد و همچنین یک وزارت امور بانوان در دولت تدبیر و امید پیش‌بینی کرده‌ایم تا حقوق تضییع شده را به آنان برگردانیم.

 

سیاست

با وجود اینکه اهل تسلیم در برابر بیگانگان نیستیم اما اهل تقابل و ماجراجویی نیز نخواهیم بود و در سیاست خارجی راه تعامل سازنده با جهان را در پیش می گیریم و در این دولت اعتدال و اخلاق جایگزین افراط و خودسری می شود.

  • دشمن با بهانه‌های مختلف اجماعی را علیه ما بین قدرت‌ها به وجود آورده و ما هم باید با تلاش و فعالیت و مذاکره جدی بتوانیم این اجماع را بشکنیم و آن فاصله‌های لازم را بین آنها به وجود آوریم و فضای تنفس ایجاد کرده و گام به گام با تحریم‌های یک جانبه و تحریم‌های بین‌المللی مقابله کنیم. به دلیل تجربه‌ فراوانی که دارم معتقدم  که این کار قطعا شدنی است؛ اگرچه یک شبه امکان‌پذیر نیست اما باید قدم به قدم پا را پیش بگذاریم و به سمت حل معضلات و ایجاد فاصله بین قدرت‌ها حرکت کنیم.
  • باید با 15 کشور همسایه روابط صمیمانه برقرار کنیم. با برخی کشورهای همسایه روابط مناسبی نداریم که باید با اتخاذ تدابیر روابط را بر اساس اولویت بهتر کنیم.
  • اکنون نمی‌توان گفت می‌خواهیم با آمریکا تنش‌زدایی کنیم چون ما در مرحله تخاصم و تهدید هستیم. 8 یا 10 سال پیش می‌توانستیم بگوییم تنش‌زدایی اما اکنون باید بگوییم باید روابط را به تنش‌زدایی برسانیم.
  • ارزش پاسپورت ایرانی در خارج از کشور علامت نوع رابطه ما با دنیاست. اگر روابط ما با آن کشورها صمیمی و در راستای ایجاد احترام باشد و بر مبنای احترام متقابل روابط گرمی با آنها داشته باشیم می‌توان به ارزش پاسپورت پی برد.
  • ما باید کاری کنیم تمام ایرانیان به راحتی به ایران بیایند و بازگردند. من به دنبال این هستم که ایرانی هایی که مشکل دارند نیز بتوانند برای مدت کوتاه به ایران بیایند و بازگشت آنها تضمین شده باشد. همه ایرانیان خارج از کشور سفیران ایران در جهان هستند و باید بدانند که بین آنها و ایرانیان مقیم کشور از نظر حقوق شهروندی فرقی نیست.
  •  مسئله آزادی بیان و نقد دولت بسیار مهم است زیرا هیچ کشوری بدون آزادی نمی‌تواند به توسعه دست یابد.
  •  توسعه اقتصادی بدون نقد سیاسی امکان‌پذیر نیست. نقد می‌تواند موجب تصحیح خطا و اشتباه دولت شود، نقد حق و وظیفه مردم است و همه دولت‌ها به خصوص دولت تدبیر و امید از نقد استقبال می‌کنند. من مردم را به نقد دعوت می‌کنم و این آزادی در دولت نیز ادامه دارد.       

فرهنگ

  • زمانی که فرهنگ ما دولتی است، مسائل ما حل و فصل نخواهد شد.
  • چرا فرهنگ باید دست دولت باشد؟ درست است دولت باید سیاستگذار باشد و حمایت کند و اولین حمایتش در ایجاد قوانین شفاف و فضای امن باید باشد اما فرهنگ باید به صاحبان اصلی یعنی از اصحاب هنر خود واگذار شود و از آنان حمایت شود.
  • ما باید رفتار دینی را ترویج کنیم و به سراغ باورها برویم. اینقدر بر بایدها تکیه نکنیم. هر روز یک بخشنامه و دستورالعمل صادر نکنیم. اگر باورهای دینی را تقویت کنیم، مردم می‌دانند چطور فرهنگ را تقویت کنند.
  • باید به رسانه‌ها و مطبوعات آزادی بدهیم وقتی به آنها آزادی دادیم باید جلوی فساد را بگیریم نباید به نهادهای رسمی اکتفا کنیم.
  • در دولت تدبیر شاهد تاسیس فرهنگستان زبان وادب آذری خواهیم بود، آذربایجان چشم و چراغ ایران بوده و اسطوره های انقلابی چون ستارخان، باقرخان از این مرز و بوم سر بر آورده اند.
  • در حقوق شهروندی ترک، فارس، بلوچ، ترکمن همه با هم برابرند. بدانید همه دست به دست هم خواهیم داد و نخواهیم گذاشت راه 8 سال پیش ادامه پیدا کند.
  • پهنای باند اینترنت در شأن ایرانیان نیست. دنیای امروز دنیای ارتباطات است اما متاسفانه در کشور عده‌ای در دنیای قرن نوزدهم سیر می‌کنند.
  • موضوع دانشجویان خارجی باید حل شود به طوری که دانشجویان دوره کارشناسی به کشور برگردند و ادامه تحصیل دهند و دانجشویان دوره ارشد و دکترا نیز مشکل مالی نداشته باشند.
  • اصلاح نظام اداری جزء اولویت‌های من است زیرا با اصلاح نظام اداری جلوی فساد‌ها گرفته می‌شود و آزادی رسانه‌ها نیز یکی دیگر از عوامل برای جلوگیری از فساد است.
  • کاری می‌کنیم که همه زندانی‌ها آزاد شوند. اگر اعتدال در کشور حاکم شود و افراط‌گرایی را به انزوا ببریم، نیازی نخواهد بود که در کشور عدل و اعتدال زندانی باقی بماند.
  • کاری خواهم کرد با کمک پلیس زحمتکش کشور در سراسر خیابان‌ها امنیت واقعی مستقر شود. باید دختران ما در خیابان ها احساس امنیت کنند. بنده نخواهم گذاشت که ماموری بی‌نام‌ونشان از کسی سوالی کند. دختران جامعه خود حافظ عفاف و حجاب هستند. همه مسئولین کشور باید احساس کنند که فرمانروای کشور ملت است و بس.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۰۷
محسن روزبه
خبرنامه دانشجویان ایران: مسعود دهنمکی در وبلاگ شخصی خود نوشت: پیام آقای هاشمی بعد ار انتخابات اخیر  مبنی بر سلامت کامل انتخابات برای کسانی که چهار سال پش با پیام همسر مکرمه ایشان  و همفکرانشان قاعده بازی مردم سالاری را به هم زدند و به جای تبریک به رقیب به آتش افروزی پرداختند  شگفت انگیز است.

 نه فقط  حضرت ایشان بلکه عموم کسانی که  پرچم مدارا و تسامح و تساهل و دموکراسی و تحمل مخالف  و روشنفکری را مانند چماق بر سر منتقدین خود می کوبند  تعریف دوگانه ای از دموکراسی دارند. در منظر این دوستان اگر نامزد پیروز فرد  مورد نظر آنها باشد ایران بهترین شکل دموکراسی را دارد و اگر نامزد پیروز رقیب یا مخالف آنها باشد تقلب و مهندسی آرا نام می گیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۵۹
محسن روزبه

موسم انتخابات موسم رقابت است، زمان عرضه داشته ها در معرض افکار عمومی است و زمان دفاع از گفتمان مورد نظر. و در این موسم که هر طیفی در تلاش است که رای توده مردم را با خود همراه کند مهم رقابت در چارچوب قانون و اخلاق است.

اما با پایان یافتن انتخابات فصل رقابت ها نیز به پایان می رسد و دوره جدیدی از حیات سیاسی ملت آغاز می گردد که رقابت ها باید جای خود را به رفاقت بدهد. انتخاباتی که در آن اخلاق و قانون حاکم باشد برنده و بازنده ندارد. در اصل برنده ای جز مردم که با حضور خود حماسه سیاسی را رقم می زنند ندارد.

اکنون که با حضور حداکثری حماسه سیاسی رقم خورده، وقت آن است که با همدلی دولت و مردم و با رهبری داهیانه مقام معظم رهبری در خلق حماسه ای از جنس اقتصادی بکوشیم و بار دیگر به دشمنان نشان بدهیم که دل هر ایرانی جز برای تعالی اسلام و ایران عزیز نمی تپد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۲ ، ۰۵:۵۹
محسن روزبه