دغدغه های یک اهل فرهنگ

آخرین نظرات

گمشده من

سه شنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۲، ۰۵:۴۶ ب.ظ

بسم رب الشهدا و الصدیقین

دقیقا خاطرم نیست چند ساله بودم که کتاب «حماسه هویزه» را خواندم. بجز شهید حسین علم الهدی، شهید «اسماعیل» در کنج ذهنم خانه کرده بود، خاطراتی از صوت قرآن و گلوی شکافته، ناله های زخمیان و جیر جیر شنی تانک ها، رشادت ها و خیانت ها، و خدا می داند چند اتفاق باید در سالیان زندگی ام می افتاد تا در تقدیری این چنین گمشده ام را پیدا کنم. (نه مجال گفتن دارم و نه اجازه گفتن تمام آن را.) این قدر می توانم بگویم که می خواستم در این سفر با شهیدی دوست شوم و خودم را سپردم به خودش تا راه را نشانم بدهد، تا رسیدیم به گلزار شهدای هویزه، و دیدن یک رخ هم چون ماه، گیرایی یک جفت چشم سیاه و نگاهی که ....

و اگر با شهید تعلق خاطر داشته و دل به دلش داده باشی، آنوقت رازی را در چشم ها خواهی یافت ....

شاید راز آن نگاه، این جمله از امام شهیدان باشد: «شهید نظر می کند به وجه الله»....

اللهم عجل لولیک الفرج

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت1: سعادتی بس بزرگ بود که محرم امسال را در جوار رهروان راستین سالار شهیدان آغاز کردم.

پی نوشت2: شاید این مطلب را تکمیل کردم، فعلا در حیرت و حلاوتم!

پی نوشت3: برای دیدن عکس شهید، اینجا  کلیک کنید.

پی نوشت4: حماسه هویزه را اینجا می توانید مطالعه کنید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۱۴
محسن روزبه

نظرات  (۳۶)

سلام
نظر شما رو اینجا دیدم
http://ajul.blogfa.com
مدیرش هم خوب جوابتون رو داده
من یه دختر سید هستم که دوساله الوده خودارضاییم بعد شما میگی ال و بل
همه ما جوونا نابود داریم میشیم
یکی هم که حرف حسینی داره می زنه شما شمر بشید
تقوا کن برادر یکی رو سریع نکوبیدش
دل سیاه شد بس که طلوع تو را ندید...

باید برای خود دلی دست و پا کنم...


* صلی الله علیک یا صاحب العصر و الزمان (عج) *

* اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم *

* اللهم عجل لولیک الفرج *
سلام ممنون از حضورتان درسته جوجه را آخر پاییز میشمارن
اما خوشبین نیستم خدایا خودت بعد شش ماه به نفع ما تمامش کن
زمانه ی عجیبی است!

برخی مردمان امام گذشته راعاشقند، نه امام حاضر را!

میدانی چرا؟!

امام ِگذشته را هرگونه بخواهند تفسیرمی کنند،

اما امام ِحاضر را باید فرمان ببرند.

وکوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند
التماس دعا
+زینت های ما به روزم.
برای پست زن ایرانی منتظر ادامه مطلب می مانیم.
سلام

از حلاوت گفتی

و یاد خودم افتادم ک چقد التماس کردم تا پام روضه باز و چ روزهای خوشی بود ولی چ زود تموم شد و فراموش کردیم.
۲۹ آبان ۹۲ ، ۱۴:۱۷ خادم الشهدا(میشداغ)
سلام
به روزم

یا علــــــــــی
۲۹ آبان ۹۲ ، ۰۴:۴۹ چریک جامانده
سلام
خوش به سعادتتون....
ما در انتظار یه زیارت حرم موندیم هنوز...........
اجرتون با خدا همسنگر
اصلاح می کنم شعرنوشتم رو:
میدان عمل خالی است
"او" در پی سرباز است
چون ما همه سرداریم
"سردار" نمی آید
میدان عمل خالی است
"او" در پی سرباز است
چون ما همه سربازیم
"سردار" نمی آید
یاعلی مدد.
۲۸ آبان ۹۲ ، ۱۱:۱۵ یک پسر مجرد
سلام
اصلاً بچه که باشی حکمت خیلی چیزارو نمی فهمی تا اینکه بزرگ بشی و خودت در جایگاه دیگران قرار بگیری.
یکی از شروط ازدواجم فرزندآوری طرف مقابل هست!
۲۷ آبان ۹۲ ، ۲۰:۳۸ محمد رضا یک دانشجوی...
سلام
اعلام نتایج مسابقه شماره 5
امیدوارم خوشتون بیاد
خدا رحمتش کنه این شهید بزرگوار رو
شهدای هویزه خیلی عزیزن. خدا کنه دستمونو بگیرن
خوش به سعادتان.
زیارت قبول...
دلم هوای شهدا کرده..
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم.
+با پست یاران حسین به روزم.منتظر حضورتان
۲۷ آبان ۹۲ ، ۰۴:۴۵ ستاره های گمنام در آسمان بهشت
دلهای شکسته روضه خوان زینب
آواره ی داغ بی امان زینب
تا لحضه مرگمان، مزارش امن است
مائیم همه فدائیان زینب
سقای رشید کربلا خواهد بود
فرمانده جمع حامیان زینب
صد شکر که با دعای خیر ارباب
بر سینه ما خورده نشان زینب

سلام به دوست عزیز.
با پست جدید به روزم.........
منتظرما
خوش ب حالتون،اردو جنوب خیلی خوبه.
منو خاهرمم دو سال پیش رفتیم
سلام...
ببخشید خیلی وقته آپ نکردم...
آپم...
منتظر نظرات ارزشمند شما هستم...
دغدغه های ابطحی در شب تاسوعا..
۲۳ آبان ۹۲ ، ۱۵:۲۳ یک پسر مجرد
همین که کار حسین تمام شد فرشتگان در بارگاه الهى صدا بگریه بلند کردند و عرض نمودند ...
وقتــــی ......
دستـــــــــ زنـــی را عاشقانه مـــی گیـــری
تازه می فهمــی مــرد بودن را باید.....
میانِ دستانِ ظـــریفــــــ زن احساس کـــرد... ..
بسلامتی هرچی رفیق با مرام
که سر رفاقت خراب عالم شد ولی دم نزد.



آپم...بدو بیا...
سلام
عزاداری هاتون قبول باشه...

با وعده ی 100 روزه بروزم

یاعلی
سلام،با دلنوشته ای عاشقانه منتظر حضورتان هستم.
۱۹ آبان ۹۲ ، ۱۸:۴۴ خادم الشهدا(میشداغ)
سلام
زیارت قبول

این حیرت و حلاوت هیچ وقت رهایتان نخواهد کرد

یا علـــــــــــی
الان بیدارم و این حکایت ارتباط با شهدا حکایتی بس عجیب است
مخصوصن که بخواهی و بدن یاد این شعر افتادم
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده
گوشه ای از کربلا جاه و مکانم بده
شهید حسین بن علی یه نگاه به منم میشه بندازی
یکی از کلید واژه های صحبت من اینه که به دوستان می گم با این مشکلات و گرفتاری تو زندگی فرهنگی مردم
باید با داشتن این حد از دینداری دستشون رو بوسید حتی اون هایی که بعضی ها می گن دیندار نیستن
همینقد که پا به پای ما هستن باید ممنونشون بود
شما لطف دارید
دلم برا یه سفر با راهیان نور تنگ شده شدید

برا شهید همت !
قسمت شما خواب آلود من همیشه
قسمت دیگه
سلام،زیارت قبول
من که تا حالا همچین سفری رو تجربه نکردم،خوش به سعادتتون.
خوشا به سعادتتون....
دلم لک زده برا راهیان نور و حال و هوای شلمچه...
آییییییییییییییی.....
۱۶ آبان ۹۲ ، ۲۱:۵۳ پلک شیشه ای
سلام علیکم

به نظرم شهدا هم عاشق کُشی و عاشق کِشی خوب بلدند ... چنان یه دفعه محبتشان را می اندازند توی دلت که وجودت مشتعل شود!
نگاه نافذشان همیشه برایم خجالت می آورد! و چه قدر خاطر عزیزی که با او تجدید عهد داشته باشیم عزیزتر خواهد شد! همیشه هوادارمون هستند حتی اگر ما حواسمون نباشه!
و زیارتتان قبول و به زودی ان شاءالله نصیبتان
و تا گرد سفر دارید زیارت رفته به حساب می آیید جوری دیگر التماس دعا!

خداقوت
یاعلی(صلوات برای فرج)
ﺣﻘﻴﻘﺖ "ﻣﻦ "
ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼـــــﻪ ﺩﺭ
ﻧـــــﻮﺷﺘﻪ ﻫـــــﺎﯾﻢ ﻣـــــﯿﺨﻮﺍﻧﯽ ،
" ﺗﻠـــــﺨﺘـــــﺭ " ﺍﺳﺖ !
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ﺭﻓﯿـــــــﻖ !


آپم یه سر بیا....
۱۶ آبان ۹۲ ، ۰۷:۱۶ چریک فرهنگی
نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)
فرارسیدن ماه حسین (ع) بر شما تسلیت باد
۱۶ آبان ۹۲ ، ۰۶:۱۲ زائر باران
سلام
بزرگوار
خوش به سعادتی که نصیبتان شد و دعوت نامه ای که عاشقان حسین (ع) در این ایام برایتان فرستادند.دیدار شهدا یک طرف...باید حسینی رفت .اما برگشتش طرف دیگر.باید دید برای چه دعوت کرده بودند و من بعد چه میخواهند.باید زینبی برگشت.رسالت زینبی به دوشمان است.
چشمان شهید....چشمان هزاران شهید بر اعمال ما دوخته شده...بارها شده در طی جریان سریع زندگی با نام یا حس شهیدی آشنا شوم...چقدر آن لحظه دوست داری ببینیدش.و خود مسیر را آماده میکند تا دیدار میسر شود...و انگاه حسی که تو داری و محو چهره اش میشوی...انگار این چشم ها با تو حرف میزنند...
دعا کنید اسفند امسال برای بازسازی روح راهی باشم...مثل چهارسالی که گذشت...کسی که یک بار میرود دیگر دست نمی کشد...
یا حسین
سلام...
ماجرای هویزه هم الگوست هم داغی بردل!
البته من بیشتر با شهید علم الهدی ارتباط قلبی داشتم اما خوب هست که واقعا دل به دل شهیدی بدی که تو این پیچ و خم دنیا راه رو پیدا کرد و اون مردتر ازین حرفهاست که دستتو نگیره.. باید رفت سراغش!
سلام بزرگوار...خوشابحالتون...دعامون کنید...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی